شرعی متمرکز شد. به عبارت دیگر، تمرکز کار متکلمان بر روی «واجب العقل» و تمرکز کار فقیهان بر روی «واجب السمع» (تعبدیات) قرار گرفت. متکلم به متون دینی فقط از منظر اجتهادی و فهم نمینگرد، بلکه فراتر از آن به دنبال حل شبهات و دفاع و تبیین و معاصرسازی است؛ هرچند در برخی موارد حساسیتها و تأکیدها درباره موضوعی کم یا زیاد یا بعضی از ابزارهای کلامی قویتر شده است.
از این رو، برای شناخت متکلم در اعصار گذشته باید تعریف کلام در آن دوران مورد نظر قرار گیرد و با شاخصهای آن زمان متکلم معرفی شود. بنابراین، کسانی که اهل مناظره و جدل بودند یا در موضوعات مختلف عقیدتی یا در برابر اندیشه دیگران آثاری تألیف کردهاند ویا با تعابیری چون متکلم، بصیر بالاصول، معتزلی، خبرة بالکلام و الجدل یاد شدهاند، در زمره متکلمان جای دارند.۱
در نوشتار پیش رو، متکلمان این بازهٔ زمانی طبق رویکردهای کلامیشان به دو گروه متکلمان و متکلم ـ محدثان گروهبندی شدهاند. متکلمان محدث در تبیین مبانی عقیدتی، تنها در دایره روایات و احادیث نظریهپردازی میکردند؛ در حالیکه متکلمان میکوشیدند با ادبیات بیرونمتنی به تبیین مبانی اعتقادی بپردازند.
متکلمان
۱. ابومحمد عسکری
ثُبَیت بن محمد عسکری متکلم امامی و از دانشوران ساکن عسکر (ظاهراً عسکر بغداد) است.۲ از زندگی و افکارش گزارش چندانی در منابع و مآخذ موجود نیست. عسکری با ابوعیسی وراق، اندیشور نقاد و پرحاشیه شیعه مصاحبت و حشر و نشر داشته است بهگونهای که وی را «صاحب ابوعیسی» معرفی میکنند.۳ او علاوه بر وراق از ابو الاحوص مصری، متکلم امامیه، نیز بهره برده و از طریق ابوالاحوص روایتی در اثبات حقانیت امام علی علیه السلام نقل کرده است.۴
نجاشی از او با عبارت «متکلم حاذق» یاد میکند.۵ عسکری افزون بر علم کلام در دانش فقه و حدیث متبحر بوده است.۶