189
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

البته کلام امامیه در این دوران میانی مانند مدرسه قبلی کوفه یا مدرسه بعدی بغداد پرآوازه نبوده است. احتمالاً این امر از مناسب نبودن اوضاع سیاسی و در پی آن دوری گزیدن متکلمان از رویارویی با دیگر اندیشوران گروه‏های رقیب و نیز از پراکندگی جغرافیایی برخی از متکلمان و مرکزیت نداشتن مدرسه کلامی سرچشمه گرفته است. با این همه، بر این باوریم که کلام امامیه در این بازهٔ زمانی بی‏‏‏رمق نبوده، بلکه متکلمان این دوره نقش بسزایی در انتقال میراث کلامی از مدرسه پرآوازه کوفه به مدرسه بغداد داشته‏‏‏اند. این دیدگاه در مقابل نظریه عده‏‏‏ای از پژوهشگران است که معتقدند کلام امامیه پس از افول مدرسه کلامی کوفه در نیمه اول سده سوم در موضع انفعال قرار گرفت و نیز کسانی که حضور متکلمان امامی تا قبل از مدرسه کلامی بغداد (عصر شیخ مفید) را نادیده می‏‏‏‏‏‏گیرند.

در مقاله پیش ‏‏‏رو برآنیم که با معرفی متکلمان ناشناخته این دوره و شناسایی آثار، اندیشه‌ها و ارتباطات آنها نشان دهیم که نه‏تنها کلام امامیه متوقف نبوده، بلکه متکلمان امامی حضور جدی داشته‏‏‏اند. توجه به این نکته ضروری است که در نوشتار حاضر تنها به متکلمان ناشناخته عراق به‌ویژه بغداد ـ به‌جز ابوسهل و ابومحمد نوبختی ـ پرداخته می‏شود.

شاخصه‏‏‏های متکلم

واژه کلام یکی از پرکاربردترین واژگان در محیط علمی مسلمانان بوده است. درباره معنا و وجه نام‌گذاری و نیز چگونگی اطلاقش بر دانش کلام سخن بسیار گفته‏‏‏اند. آنچه از مجموع قرائن و شواهد به دست می‏‏‏‏‏‏آید این است که اطلاق واژه کلام بر علم کلام به وضع تعیینی نبوده، بلکه اساساً به وضع تعیّنی بوده است. در آغاز لفظ کلام بر خطابه (فقام وتکلم) به‏‏‏کار می‏‏‏‏‏‏رفته و از آنجا که دانش کلام با مجادلات علمی شروع می‏‏‏‏‏‏شد، اندک‌اندک معنای آن واژه به معنای خاص‏‏‏تری که علم کلام باشد منتهی گردید. تقریباً از اوائل سده دوم این اصطلاح در کنار دیگر اصطلاحات در محافل علمی جا باز کرد و شکل‏‏‏گیری طیف متکلمان یا اصحاب الکلام در کنار طیف‏‏‏هایی چون محدثان و فقیهان را باید در این دوره در نظر بگیریم.

در این دوره ماهیت و کارکرد اصلی و روش دانش کلام جنبه تدافعی داشته و وظیفه متکلم علاوه بر فهم و استنباط گزاره‏‏‏های دینی، حل شبهات و تبیین و دفاع از مبانی دینی و نقد مخالفان بوده است. از سده سوم به بعد متکلمان به دلیل خودبسندگی عقل، نظر و استدلال را به عنوان پایه اصلی کلام پذیرفتند. همچنین کلام در ابتدا موضوعی عام داشته و مباحث فروع و اصول را در بر می‏‏‏‏‏‏گرفته است و متکلم در هر دو وادی اظهار نظر می‏‏‏‏‏‏کرده، ولی در قرون بعدی به دلیل توسعه ادبیات کلامی به‌تدریج مسائل اعتقادی موضوع علم کلام قرار گرفت و فروع به حاشیه رانده شد و علم فقه نیز در احکام


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
188

متکلمان ناشناخته امامی بغداد از غیبت صغرا تا دوران شیخ مفید

سید اکبر موسوی تنیانی۱

درآمد

کلام امامیه در قرن دوم از پویایی و شکوفایی ویژه‏‏‏ای برخوردار بوده است. در آن زمان متکلمانِ پرورش‌یافته در دامان امامان معصوم علیهم السلام با بهره‏‏‏گیری از فرمایش‌های آنان به تبیین و نظریه‏‏‏پردازی در عرصه اعتقادات روی آوردند. عمده این افراد در عراق به‌ویژه در کوفه می‏‏‏‏‏‏زیستند و در آن سامان درباره موضوعات گوناگون کلامیِ مطرح در محیط اسلامی با دیگر جریانات مخالف بحث و گفت‏‏‏و‏‏‏گو می‌کردند. از همین‏‏‏ رو، با وجود جمعیت اندک، محصولات ممتازی در عرصه کلام تولید کردند که به لحاظ کمّی و کیفی ارزشمند بوده است. این روند در تاریخ کلام امامیه به‏گونه‏‏‏ای کم‌رنگ‏‏‏تر حتی تا سال‏های آغازین قرن سوم با فعالیت متکلمانی چون هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان نیز ادامه یافت، ولی به‌تدریج تا آستانه غیبت صغرا، مدرسه کلامی کوفه مرکزیت خود را از دست داد. در این نوشتار در پی اثبات این نظر هستیم که هرچند کلام امامیه در کوفه مرکزیت علمی خویش را از دست داد، همچنان متکلمان امامی در عرصه دانش کلام فعال بودند. عراق، به‌ویژه بغداد، به عنوان یکی از مهم‌ترین اماکن شیعی در جهان اسلام در این بازهٔ زمانی تا ظهور شیخ مفید متکلمانی در خود جای داده بود. از این ‏رو، در مباحث مختلف کلامی آثار مهمی ارائه کرده‏‏‏اند و این روند تا اوج شکوفایی کلام بغداد با محوریت شیخ مفید ادامه داشته است.

1.عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث (پژوهشکدهٔ کلام اهل بیت()
tanyani_۱۱۰@yahoo.com

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39179
صفحه از 657
پرینت  ارسال به