یکدیگر است. البته در نمایی کلیتر باید گفت میراث حدیثی امامیه همواره نسبت با میراث حدیثی عامه به جریان نظریهپرداز عقلگرای کلامی نزدیکتر است؛۱ زیرا نهایت اختلاف جریان نصگرا و عقلگرای امامی، بهخلاف اهل سنت، در باب عقل نظری است و در احکام عقل عملی هر دو جریان به حسن قبح عقلی اعتقاد داشتند و آن را ذاتی افعال میدانستند.۲ از همین رو، مکدرموت معتقد است حدیثیگری شیعه که شیخ مفید در آن حرکت کرده بیش از حدیثیگری اهل سنت به اعتزال نزدیک است.۳ شاهد دیگر بر این مدعا این است که محدثمتکلمان قمی که نقدنامههایی در رد غلات، قرامطه، جبرگرایان، گروههای جعفریه و محمدیه و نمونههایی از این دست دارند،۴ هیچگاه نقدی حداقل مصرح بر متکلمان امامی بغداد به نگارش درنیاوردند.۵ بنابراین، تقابل مدرسه حدیثی ـ کلامی قم با مدرسه کلامی بغداد نسبت به تقابل محدودی که محدثان و محدثمتکلمان مدرسه کوفه و قم با جریان نظریهپرداز عقلگرای کوفه داشتند،۶ بسیار کمرنگ است.
علاوه بر این، باید دقت کرد که به خلاف مدرسه کوفه، جریان حدیثی و کلامی امامیه در یک محیط جغرافیایی فعالیت داشتند و همواره درگیر بودند. پس از غیبت صغرا جریان اصلی کلامی امامیه در بغداد و جریان اصلی حدیث امامیه در قم فعالیت میکردند. همین فاصله جغرافیایی این دو جریان خود میتواند عاملی مؤثر در اندیشهورزی آزادتر و عقلانیتر مدرسه کلامی بغداد باشد. البته محدثان قمی برای انتشار روایات مدرسه قم در بغداد تلاشهایی صورت دادند، اما این نکته مهم است که هیچ گزارشی از درگیری کلینی، شیخ صدوق و پدرش ـ که ظاهراً مدتی طولانی در بغداد بودهاند ـ۷ با جریان کلامی امامیه در بغداد در دست نیست.
البته ممکن است خمودگی مدرسه کلامی بغداد در حد فاصل میان نوبختیان و شیخ مفید را هم در نتیجه فعالیت کلینی و امثال وی دانست که راستیآزمایی این فرضیه و بررسی شواهد آن به پژوهشی مستقل نیاز دارد. کافی در بغداد منتشر شده و کلینی دغدغه انتشار کلام متناندیش را داشته و احتمالاً نزدیک به بیست سال در بغداد کتاب خود را عرضه کرده است. پدر صدوق بارها به بغداد آمده و خود صدوق حداقل دوبار در آنجا حضور یافته و در حالی که جوان بوده، مشایخ بغداد از
1.. جعفری، «الکلام عند الامامیه نشأته و تطوره»، تراثنا، شمارهٔ ۳۰و۳۱، ص۱۵۰-۱۸۲.
2.. سبحانی، «عقلگرایی و نصگرایی در کلام اسلامی»، همان، ص۲۲۱.
3.. مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۶.
4.. سبحانی، «کلام امامیه؛ ریشهها و رویشها»، همان، ص۳۲.
5.. حائری، «دورۀ شکلگیری تشیع دوازده امامی؛ واکاوی نقدها و ابهامها»، نقد و نظر، شمارهٔ ۳، ص۱۶۰-۱۶۴.
6.. طالقانی، «مدرسۀ کلامی قم». همان، ص۷۰ و ۷۱.
7.. موسوی تنیانی، همان.