است. اگرچه معتزلیان همواره در کوفه حضوری پررنگ داشتهاند، بهخلاف بغداد و بصره هیچگاه کوفه مدرسهای معتزلی شناخته نشده است. در این میان، اهمیت مدرسهایِ بغداد در دوران شکلگیری و حضور مدرسه فکری امامیه در آنجا دوچندان است؛ زیرا علاوه بر حضور مدرسه معتزلی بغداد، اندیشهها و اندیشهوران اعتزال بصری در قالب دو مکتب بهشمیه و اخشیدیه نیز در این عصر در بغداد حضور جدی و اثرگذار دارند.۱ نمود آن را میتوان در رویکرد متفاوت شیخ مفید و سید مرتضی در همنوایی با این دو مدرسه اعتزالی مشاهده کرد.۲
در نهایت، تفاوت مهم دیگر میان کوفه و بغداد، نبود مدرسه حدیثی قوی امامیه در بغداد ـ در دوران ابتدایی شکلگیری این مدرسه کلامی ـ بهخلاف کوفه است. بیگمان حضور یک مدرسه حدیثی قوی میتواند کاهنده عقلگرایی افراطی برونمتنی باشد. البته این بدین معنا نیست که در بغداد جریان حدیثی امامیه حضور ندارد، بلکه مراد ما نبود مدرسه حدیثی قوی در عصر غیبت صغرا در محیط بغداد است.۳ مجموعه این عوامل محیطی بیگمان در حضور متفاوت کلام امامیه در این شهر مؤثر است و میتوان به صورت کلی ادعا کرد هر گاه این اوضاع در محیط یک مدرسه امامی بروز کرده، رویکرد عقلگرایی تقویت و به هر میزان از آن کاسته شده، جریان حدیثگرای متناندیش تقویت شده است و نمود آن در سه مدرسه امامی کوفه، قم و بغداد دیده میشود.۴
غیبت امام معصوم
بستر زمانی شکلگیری مدرسه بغداد آغاز غیبت امام معصوم است. این واقعه از آن جهت که دستیابی امامیه به امام را محدود میکند و هدایت جامعه امامیه را بهگونهای مستقیم بر دوش عالمان امامی مینهد، بسیار مهم است. دوری از امام اگرچه سالها پیش از آغاز غیبت صغرا با حصر و بازداشت امامان معصوم به نوعی آغاز شده بود، غیبت صغرا و مهمتر از آن غیبت کبرا آغازی رسمی بر فرایند ارجاع امامیه به عالمان دین است و تأثیر روانشناختی این مسئله در این دوران نمود یافت. تا پیش از غیبت، اصحاب ائمه علیهم السلام در چالشهای معرفتی به ایشان مراجعه میکردند و آنان فصل الخطاب دعاوی عقیدتی به شمار میآمدند و از این رو، فرصت محدودتری برای اندیشهورزی خارج از متن برای عالمان امامی فراهم بود. در عصر غیبت نصوص بر جای مانده ـ که گاه خوانشی متفاوت از آن از