161
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

اضطراری را ممکن می‏دانسته و در هر حال امر به معارف را جایز نمی‏دانسته است. ابوسهل نوبختی نیز در حوزه معرفت بر استدلال عقلی تأکید داشته است، اما شیخ مفید تصریح کرده تمام معارف از راه اکتساب حاصل می‏شود. اگرچه این اندیشه وی در تعارض آشکار با اندیشه امامیه در کوفه است، او هنوز بر نیازمندی عقل به وحی پافشاری می‏کرد و از این جهت در مقابل بسیاری از معتزلیان بود. در نهایت سید مرتضی در هم‌نوایی با گفتمان حاکم، با تأکید بر نیاز نداشتن عقل به وحی، در حوزه معرفت خط خود را کاملاً از امامیه پیشین جدا کرده و عقل‌گرایی وی در تعارض آشکار با عقل‌گرایی امامیه پیشین است. گویا او موضعی در باب عقل برگزید که همان رویکرد معتزله بود.۱ از این ‏رو، می‏توان گفت از زمان شکل‏گیری مدرسه بغداد، جریان خرد‏گرا (نظریه‏پرداز برون‌متنی) و نص‏گرای امامیه از هم جدا شد و به‌تدریج به دو دیدگاه کاملاً متفاوت تبدیل گشت. این در حالی است که باوجود فعالیت جریان عقل‏گرا و نص‏گرای امامیه در مدرسه کوفه شاهد اختلاف چندانی میان محتوای ارائه شده از سوی این دو جریان امامی نیستیم.۲

البته یادآور می‏شود جریان کلامی امامیه، اعم از جریان محدث‌متکلمان و جریان متکلمان نظریه‏پرداز، همواره از ابتدای شکل‏گیری به حجیت استقلالی عقل باورمند بوده‌اند۳ و در حقیقت تطوری که در بغداد اتفاق افتاد رهنمون شدن به حجیت عقل خودبنیاد است۴ که در مدرسه کلامی امامیه در کوفه چندان هواداری نداشت. به عبارت دیگر، نقطه امتیاز کلام نخستین امامیه اندیشه‌ورزی اعتقادی در ساحت عقل و وحی به‏طور هم‏زمان است که پس از عبور از دوره فترت و رکود با اندکی تغییر به سمت عقل‌گرایی بیشتر تمایل یافت. برون‏داد این اختلاف نگره‏ها، آرای متفاوتی است که در حوزه اندیشه دینی از این دو مدرسه صادر شده است. نویسنده در مقاله‏ای دیگر سیر واگرایی متکلمان مدرسه بغداد از کلام نخستین امامیه در مسائل مختلف کلامی را بررسیده است. این تطور اندیشه‏ای را می‏توان در موضوعاتی مانند معرفت، توحید و صفات، جایگاه عقل و وحی و رابطه آن دو، استطاعت، ایمان، اسما و احکام، نبوت و قرآن، احکام ائمه، معاد و حتی مباحث لطیف الکلام

1.. ر.ک: حسینی‌زاده خضرآباد، «مقایسۀ اندیشه‏های کلامی نوبختیان و سید مرتضی»، نقد و نظر، شمارۀ ۶۶، ص۱۵۰-۱۵۲؛ حسینی‌زاده، «مقایسۀ اندیشه‏های کلامی نوبختیان و شیخ مفید در بستر میراث کلامی امامیه و معتزله»، تحقیقات کلامی، شمارۀ ۲، ص۹۰-۹۲؛ حسینی‌زاده خضرآباد، «کلام امامیه پس از دوران حضور؛ نخستین واگرایی‏ها»، همین مجموعه.

2.. سبحانی، «عقل‌گرایی و نص‌گرایی در کلام اسلامی»، نقد و نظر، شمارۀ ۳ و ۴، ص۲۱۸ و ۲۱۹.

3.. همو، «کلام امامیه؛ ریشه‏ها و رویش‌ها»، همان، ص۲۴، ۲۶ و ۲۷.

4.. برای آشنایی با چیستی عقل خود بنیاد ر.ک: رضایی، «جایگاه عقل در کلام امامیه در مدرسۀ کلامی بغداد»، تحقیقات کلامی، شمارۀ ۴، ص۱۵-۲۱.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
160

و فاقد نظریه‏پردازی بوده است، بلکه نظریه‏پردازی مدرسه کلامی بغداد ادامه نظریه‏پردازی جریان متکلمان مدرسه کلامی عصر حضور یعنی مدرسه کوفه بوده و شباهت‏های بسیاری با آن دارد.۱

جریان عقل‏گرا و نظریه‏پرداز در میان امامیه مسئله‏ای نوپدید نبود و اساساً علم کلام به معنی دفاع عقلانی از باور‏های دینی است.۲ پیش‌تر در سده دوم هجری متکلمان نظریه‏پرداز مدرسه کوفه در مقابل دو جریان محدثان و جریان محدث‌متکلمان، جریانی عقل‏گرا به شمار می‏آمدند.۳ اما متکلمان آن عصر با عرضه نظریه‏پردازی خود به امام، همواره خود را در معرض قضاوت نهایی نص امام معصوم می‏دانستند.۴ به دیگر معنا، متکلمان نظریه‏پرداز کوفه در یک چارچوب مشخص و بر پایه احادیث و معارفی که از سامانه وحی دریافت می‏کردند، اندیشه‌ورزی و معارف را نظریه‌پردازی می‏کردند و در حقیقت نظریه‏پردازی آنان متن‏اندیش بود؛ رفتاری که بر اساس دیدگاه معرفت‌شناختی ویژه امامیه، تبیین عقلانی باور‏های دینی را در پرتو متن مقدس باور داشت و به انجام می‏رساند. این چاچوب و الگو در کلام امامیه، به‌تدریج در بغداد به سمت اعتزال میل کرد؛ تا آنجا که معارف وحیانی به جای آنکه نقش تعیین‌کننده داشته باشند، بیشتر نقش مؤید به خود گرفتند.۵

در همان عصر نیز محدثان امامی با دست‏مایه قرار دادن روایات معصومان علیهم السلام در ذم کلام و متکلمان درصدد محدودسازی فعالیت آنان بودند و در مقابل، متکلمان روایات مذکور را ناظر به شرایط و افراد می‌دانستند و باور داشتند آن را نباید منع و مانعی برای نظریه‏پردازی و دفاع عقلانی از میراث وحیانی دانست.۶ البته تحول مهم‌تری که در این دوران در جریان کلامی امامیه نسبت به جریان کلامی کوفه اتفاق افتاد مربوط به موضوع بی‏نیازی عقل به وحی و انکار معرفت اضطراری و فطری بود. سید مرتضی نخستین امامی است که در آثارش بر نیاز نداشتن عقل به وحی در شناخت تصریح کرده و شیخ مفید و احتمالاً نوبختیان همچنان بر نیازمندی عقل به وحی پای می‏فشردند؛ اما بنابر گزارش اشعری در عصر پیدایش مدرسه بغداد گروهی از معتزلیان شیعه‌شده به ‏نیاز نداشتن عقل به وحی باور داشته‏اند. اندیشه نوبختیان درمورد رابطه عقل و وحی و جایگاه معرفت فطری به‌گونه‏ای آشکار به دست ما نرسیده و تنها می‏دانیم ابومحمد نوبختی علاوه بر معرفت اکتسابی، معرفت

1.. صبحی، فی علم الکلام، ج۱، ص ۱۶-۱۸.

2.. همان.

3.. سبحانی، «کلام امامیه؛ ریشه‏ها و رویش‌ها»، همان، ص۲۷؛ اقوام کرباسی، «مدرسۀ کلامی کوفه»، نقد و نظر، شمارۀ ۶۵، ص۴۷.

4.. کلینی، کافی، ج۱، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۴؛ ابن بابویه، اعتقادات الامامیه، ص۴۳.

5.. اقوام ‏کرباسی، «مدرسۀ کلامی کوفه»، همان، ص۴۷ و ۴۸.

6.. مفید، تصحیح الاعتقادات، ص۶۸-۷۳؛ سبحانی، «کلام امامیه؛ ریشه‏ها و رویش‌ها»، همان، ص۲۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39493
صفحه از 657
پرینت  ارسال به