سیدین نیز از رجال معتزله بود.۱ افزون بر این، داعی صغیر (م ۳۱۶ق)، جانشین اطروش و فرزندش ابنداعی حسنی (م ۳۶۰ق)، متکلم اعتزالگرا و امام زیدیان گیلان،۲ پدربزرگ و دایی فاطمه بنت حسن هستند؛۳ از این رو، بعید نیست رویکرد اعتزالی سید مرتضی، از منسوبان زیدی و معتزلیاش ناشی شده باشد. به هر روی، این دو خاندانِ ریشهدار امامی و زیدی روابط خاندانی عمیقی داشتهاند. علاوه بر خاندان مادریِ سید مرتضی و سید رضی، برخی از تبار پدری وی نیز پیرو مذهب زیدیه بودهاند.۴ ظاهراً خانواده همسر سید رضی نیز زیدیمذهب بودند.۵
در میان خاندان ذینفوذ «آل زباره» که در نیشابور دارای جایگاه والایی بودند،۶ امامیان و زیدیان پیوند نزدیکی داشتهاند. ابومحمد یحیی علوی، متکلم امامیه و شخصیت متنفذ سیاسی نیشابور، از تبار این خاندان است؛۷ همان کسی که شیخ صدوق در سفر به نیشابور در منزل وی اسکان یافت و بعضی از مجالس امالی خویش را در آنجا برگزار کرد.۸ این در حالی است که پدر وی زیدیمذهب بود و در نیشابور قیام کرد و به نام خود خطبه خواند.۹
در میان خاندان سادات هارونی نیز عدهای به امامیه و برخی به زیدیه گرایش داشتهاند. حسین بن هارون و فرزندش عبدالعظیم، پیرو مذهب امامیه بودند؛۱۰ در حالی که دو تن از فرزندان دیگرش به نامهای المؤید باﷲ هارونی (م ۴۱۱ق) و ابوطالب هارونی (م ۴۲۴ق) به سوی زیدیه گرویده بودند و در تقویت تعالیم زیدی آثار مهمی تألیف کردند. با توجه به موارد یادشده میتوان دریافت که امامیان و زیدیان در حیطه خانوادگی ارتباط تنگاتنگی داشتهاند، بهگونهای که هریک از این خاندانها، شخصیتهای اثرگذار هر دو مذهب را در خود جای داده بود. جالب توجه اینکه غیر از بحثهای علمی هیچگونه تنش اجتماعی در میان آنان گزارش نشده است.
1.. ابنمرتضی، طبقات المعتزله، ص۱۲۰.
2.. هارونی، الافاده، ص۶۴-۷۴.
3.. رازی، الشجرة المبارکه، ص۸۳.
4.. یمانی، النفحة العنبریه، ص۸۰ و ۸۱.
5.. ابنطقطقی، الاصیلی، ص۱۷۶و۲۵۰.
6.. ابن فندق، لباب الانساب، ج۲، ص۴۹۲ ـ ۵۲۳.
7.. طوسی، فهرست، ص۲۶۴.
8.. صدوق، امالی، ص۷۰۶.
9.. ابن فندق، لباب الانساب، ج۲، ص۴۹۵.
10.. مروزی، الفخری، ص۱۶۳.