153
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

روح. بدن موات/مرده است و در واقع، روح همه امور بدن را در اختیار دارد. روح، قوه درّاکه حساس و فاعل است. هشام روح را جزء اصلی انسان می‏دانست؛ روحی که خود نوری از انوار است.۱ در نظر هشام روح، اساس حقیقت انسان است و فعل و درک انسان، همه به روحی غیرمادی است.

درباره نظریه ابن ‏راوندی دو رأی بیان شده که زمان آن مشخص نیست. در یکی از این آرا، وی پیرو اندیشه معمر بوده است.۲ معمر در نظریه‏اش، که متأثر از فلاسفه بوده، مانند هشام ‏بن ‏حکم قائل به غیر جسمانی بودن حقیقت انسان شده است.۳ مقایسه این نظرِ ابن ‏راوندی با دیدگاه هشام، شباهت بسیاری میان آن دو را نشان می‏دهد. ابن ‏راوندی در توضیح نظر معمر می‏گوید: وی معتقد بود حقیقتِ انسان عینی از اعیان است که هیچ‌یک از ویژگی‏های اجسام را ندارد؛ یعنی جزء و کل داشتن، تقسیم شدن، تحرک و سکون، و مکانی که در آن تمکن یا حلول کند، که هیچ‌یک (خصوصیات جسم) برای این عین موضوعیت ندارند. معمر معتقد بود حقیقت انسان است که بدن را تدبیر می‏کند، حرکت می‏دهد یا بی‏حرکت می‏کند؛ در حالی که دیده نمی‏شود.۴ در واقع، در نظر معمر، حقیقت انسان غیر جسمانی و غیر مکان‏مند است. معمر حقیقت انسان را جزء لایتجزی می‏داند که مدبر در عالَم است.۵ بر پایه این رأیِ ابن ‏راوندی، تشابه نظری میان او و هشام بسیار است، ولی مشخص نیست که ابن ‏راوندی در چه دوره‏ای این نظریه را داشته و چه هنگام از آن بازگشته است.۶

درباره ابن ‏راوندی نظریه دیگری نیز گزارش شده و آن اینکه وی معتقد بود حقیقت انسانِ مختارِ مأمور‏به و منهی‏عنه، شیء واحدی است که در قلب جای دارد و همه جوارح مسخر قلب‌اند.۷ ابن راوندی معتقد بود در بدن، ارواح زنده‏ای وجود دارد که احساسات و تألمات بدن به سبب آنها صورت می‏گیرد و همه قسمت‏های بدن دارای روح است و روحِ قلب متفاوت با روح اعضای دیگر است.۸ این نظریه او با نظریه هشام از جنبه‏های گوناگونی، مانند تجرد و جسمانی بودن، بسیط یا مجرد بودن روح، تجزیه با تجزیه‏ناپذیری روح، درک احساس بدن پس از فراغت روح، جوهر یا

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ۶۰ و ۶۱.

2.. خیاط، الانتصار، ص۱۰۰.

3.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۸۱. برای تبیین نظر معمر از نگاه ابن‏ راوندی ر.ک: قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۱، ص۳۱۱ و ۳۱۲.

4.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج ۱۱، ص ۳۱۱ و ۳۱۲؛ خیاط، الانتصار، ص۱۰۰.

5.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۳۱ و ۳۳۲؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۸۱.

6.. قاضی عبدالجبار، همان، ص۳۱۱.

7.. همان، ص۳۱۱ و۳۳۱.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
152

هشام ‏بن ‏حکم را نخستین کسی معرفی می‏کند که اندیشه نص و استخلاف را در امامیه وضع کرد.۱ از سوی دیگر، درباره ابن ‏راوندی نیز گزارش‏های مشابهی وجود دارد. در منابع کلامی گزارش شده که نظریه نص جلی در تفکر امامیه را ابن ‏راوندی طرح کرده است.۲ معتزلیان نخستین گروهی‏اند که این انتساب را طرح کردند.۳ گزارش‏هایی نیز وجود دارد که می‏گوید هشام و ابن ‏راوندی در این نظریه هم‏رأی‌اند و حتی ابن ‏راوندی را هم‏سو با هشام معرفی می‏کند.۴ در برخی از متون تصریح شده کسی که این اندیشه را میان امامیه وضع کرد هشام ‏بن ‏حکم بود، ولی ابن ‏راوندی آن را یاری کرد.۵

در بحث تواتر روایات دالّ بر نصوص نیز باید گفت جریانی در تاریخ اندیشه امامیه بر این باور بود که این نصوص متواتر نیستند.۶ قاضی عبدالجبار در المغنی می‏گوید هشام ‏بن ‏حکم این بحث را طرح کرد که این نصوص، متواترند و ابن ‏راوندی در این بحث راه او را پیموده است.۷

برخی مدعی شده‏اند نظریه عصمت را هشام وضع کرده۸ و از سوی دیگر ابن ‏راوندی نیز قائل به عصمت امام بوده۹ و ظاهراً این نظریه را از هشام ‏بن ‏حکم گرفته است؛۱۰ از این روست که ابن ‏راوندی نظریه عصمت هشام را در آثار خود گزارش کرده است.۱۱ هشام ‏بن ‏حکم معتقد بود آیات قرآن نظریه امامیه بر نص و عصمت امام را تأیید می‏کنند۱۲ و ابن ‏راوندی نیز از همین راه برای اثبات تلازم نص و عصمت استفاده کرده است.۱۳

در بحث حقیقتِ انسان، میان نظریه هشام و ابن ‏راوندی، بر اساس برخی از نظریات منتسب به ابن ‏راوندی، می‏توان تعاملاتی یافت. هشام ‏بن ‏حکم بر این باور بوده که انسان دو جزء دارد؛ بدن و

1.. قاضی عبدالجبار، همان، ج۱، ص۲۲۵.

2.. ابن ‏میثم بحرانی، النجاة فی القیامة، ص۸۱.

3.. سید مرتضی، الشافی، ج۲، ص۱۴۳ و ۱۴۴؛ شیخ مفید، الفصول المختاره، ص۲۲؛ قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، ص۱۲۵.

4.. قاضی عبدالجبار، همان، ص۱۱۸.

5.. تفتازانی، شرح‏‏المقاصد، ج‏۵، ص۲۶۱ و ۲۶۲؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۳۱۴.

6.. قاضی عبدالجبار، همان، ص۱۱۸، ۱۲۵ و ۱۲۶.

7.. همان، ص ۱۱۸.

8.. همو، تثبیت دلائل النبوه، ج۲، ص۵۵۱.

9.. همان، ص۵۲۸ و ۵۲۹.

10.. همان.

11.. همان، ص۵۵۰ و ۵۵۱.

12.. همان، ص۵۵۱.

13.. سید مرتضی، الشافی، ج۲، ص۲۵۷ و ۲۵۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39337
صفحه از 657
پرینت  ارسال به