متهم میکنند.۱ عداوت با انبیا از دیگر اتهاماتی است که به هر دو زده شده است.۲
در حوزه آثار نیز میتوان به پیوستگی فکری این دو پی برد. هر دو در چهار موضوع مشترک کتاب نگاشتهاند: کتاب الطبائع،۳ کتاب إمامة المفضول،۴ کتاب الاستطاعة۵ و کتاب الجمل.۶ ابن راوندی همچنین کتابی با عنوان کتاب حکایة علل هشام فی الجسم و الرؤیه دارد که در ادامه مدار بحث قرار میگیرد.۷ ابن راوندی کتابی دیگر با عنوان کتاب الاحتجاج لهشام بن الحکم۸ دارد که در آن باید از اندیشههای هشام دفاع کرده باشد. قاضی عبدالجبار نیز به هماهنگی موضوعی آثار ابن راوندی و هشام اشاره کرده است.۹ به هر حال، گرایشها و دفاعهای ابن راوندی از هشام از سویی، و تشابه در روش از سوی دیگر، به نقطهای اشاره دارد و آن، نزدیکیِ اندیشههای این دوست که در موضوعات گوناگون بررسی میشود.
تشابههای محتوایی
در باب توحید، نخست باید به گزارشهای معتزلیان در باب تشابه اندیشههای ابن راوندی و هشام در باب توحید و عدل اشاره کرد. ابن راوندی در آثار خود بارها نظریات هشام و اصحابش در مباحثی مانند اندیشههای توحیدی (مانند نظریات تجسیمی)۱۰ و جبری (مانند استطاعت، جبر و اختیار، مشیت و اراده عام، تقدیر حقتعالی) را از هشام گزارش کرده است.۱۱ اگرچه قاضی به صورتی بین نظریات ابن راوندی و هشام فرق میگذارد و میگوید ابن راوندی فقط این نظریات را گزارش کرده،۱۲
1.. آمدی، ابکار الأفکار، ج۵، ص۱۶۴.
2.. دربارۀ هشام ر.ک: قاضی عبدالجبار، همان، ج۲، ص ۲۲۵ و دربارۀ ابن راوندی ر.ک: خیاط، الانتصار، ص۲۴۲؛ قاضی عبدالجبار، همان، ج۲، ص۳۵۶ و ۳۵۷.
3.. ابن مرتضی، طبقات المعتزله، ص ۹۲.
4..ابنجوزی، المنتظم، ج۱۳، ص۱۰۸.
5..ابن ندیم، الفهرست، ص۲۱۷.
6.. همان. (این کتابِ ابن راوندی ردّ بر معتزله است و هشام نیز کتابی با نام الردّ علی المعتزله و طلحة و زبیر دارد).
7.. ابن ندیم، الفهرست، ص۲۱۷.
8.. همان.
9.. قاضی عبدالجبار، همان، ج۱، ص۲۳۱.
10.. خیاط، الانتصار، ص۱۶۷؛ قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۱، ص۲۲۵؛ عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۴۹.
11.. قاضی عبدالجبار، همان ، ج۲، ص ۵۵۱.
12.. همان.