135
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

معتزلی‏ است و با استناد به آنها نمی‏توان تصویر روشنی از رابطه کلام امامیه در کوفه و ابوعیسی وراق ترسیم کرد، ولی گزارش‏ها دست‏کم نشان می‏دهد که او نه‌تنها در بحث امامت، بلکه در دیگر اندیشه‏های کلامی نیز با امامیه هم‏رأی بوده و از آموزه‏های معتزلی دفاع نکرده و افزون بر نقد آنها نظامی کلامی را پذیرفت که مخالف دیدگاه‏های معتزله بود و هم از این ‏روست که با مخالفت‏های شدید معتزلیان روبه‏رو شد و حتی آنان او را به الحاد و بی‏دینی متهم کردند.

این بررسی با توجه به ناقص‏بودن گزارش‏های موجود نشان داد که موضع‏گیری‏های کلامی وراق آشکارا با اندیشه متکلمان امامیه در کوفه نزدیک و همگون بوده است. البته این موضع وراق با توجه به زمانه وی امری طبیعی باید شمرده شود؛ زیرا در دوران ابوعیسی وراق کلام امامیه محصول مدرسه کوفه است و هنوز مدرسه جدید امامیه در بغداد شکل نگرفته است. منطقی است که او به نظریه‏های این دسته از متکلمان امامیه گرایش داشته باشد. گرایش وی به میراث کلامی امامیه در کوفه از یک سو و توجه اندیشوران امامیه به نظریه‏ها و آرای وراق از سوی دیگر نشان می‏دهد که او از انتقال‌دهندگان میراث کلامی کوفه بوده است. همچنین باید افزود که در بررسی گزارش‏های محتوایی و غیر محتوایی به ‏جا مانده از وراق و مقایسه آنها با تراث مدرسه کلامی کوفه، وی از میان جریان‏های کلامی در کوفه وفاداری خاصی نسبت به جریان هشام بن حکم داشته است و نمی‏توان وراق را از معتزلیان شیعه‌شده‏ای دانست که نقشی مؤثر در گرایش کلام امامیه به اعتزال داشته‏اند.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
134

سخن از نص و اثبات جانشینی امام علی علیه السلام۷ لازمه جدایی‏ناپذیری به نام نقد صحابه دارد. در این بحث نیز وراق همانند هشام و دیگر متکلمان امامیه نوشته‏هایی داشته است.۱ قاضی عبدالجبار در گزارشی به نقد‏های وراق و هشام بر ابوبکر اشاره کرده۲ و این گزارش را با عبارت «کما یقول هشام بن الحکم وابن ‏الراوندی و أمثالهما» نقل کرده است که به قرینه عبارت‏های دیگر قاضی، وراق را نیز دربر می‏گیرد.۳

قاضی عبدالجبار همچنین عصمت امام و تلازم آن با اندیشه نص در دیدگاه شیعه را نیز از ابتکارات هشام بن حکم می‌داند و معتقد است وراق از شخصیت‏هایی است که در تبیین و گسترش این اندیشه بسیار کوشیده است.۴

نتیجه‌گیری

با بررسی گزارش‏های مربوط به تبارشناسی فکری وراق می‏توان نشانه‏هایی از وابستگی فکری و عقیدتی او به مدرسه کلامی امامیه در کوفه مشاهده کرد، به‌ویژه اینکه وراق تقریباً اواخر مدرسه کوفه را درک کرده است؛ یعنی زمانی که متکلمان کوفه به بغداد در رفت و آمد بوده‏اند و چه‌بسا همین موضوع زمینه و بستر مناسبی برای آشنایی وراق با اندیشه‏های کلامی امامیه ـ با ویژگی‏‏های معرفتی کوفه ـ فراهم آورده باشد. اینکه چه عاملی سبب گرایش وراق به کلام کوفه شده، روشن نیست؛ ولی شاید بتوان گفت در دوران وراق جریانی در تاریخ تفکر اسلامی شکل گرفته که در دوری از عقل‌گرایی افراطی معتزله و ظاهرگرایی اصحاب حدیث هم‏رأی بوده‏اند. عبداﷲ بن سعید کلاب (م ۲۴۰ق) و حارث بن اسد محاسبی (م ۲۴۳ق) از جمله شخصیت‏های این جریان‌اند. ابوعیسی وراق نیز یکی از این شخصیت‏هاست. البته با این تفاوت که وراق مقالات‏نگار است و با اندیشه‏های مختلفی رویارو شده و با مذاهب گوناگون و از جمله دیدگاه‏ها و آرای متکلمان امامیه در کوفه کاملاً آشناست. به نظر می‏رسد او با آرا و دیدگاه‏ها آشنا شده و در مقایسه با جریان‏های علمی دیگر، مانند معتزله و اصحاب حدیث، جذابیت علمی بیشتری برای او داشته و از این رو، جذب آن شده و به مذهب امامیه گرویده است.

به هرحال، درباره گرایش وراق به کلام امامیه در کوفه گزارش‏ها محدود و بیشتر بر پایه نقل‏های

1.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج‏۱، ص۲۳۱، ۲۳۲، ۵۲۸ و ۵۲۹.

2.. همان، ج‏۲، ص۶۴۹.

3.. مانند: قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۱، ص۵۱، ۱۲۸، ۱۲۹، ۲۲۵ و ۲۳۲؛ ج۲، ص ۳۷۱، ۳۷۴، ۴۰۸، ۴۳۱، ۵۰۸، ۵۲۹ و ۵۵۱.

4.. همان، ج‏۲، ص۵۲۸ و ۵۲۹ و ج‏۲، ص۵۵۰ و ۵۵۱.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39187
صفحه از 657
پرینت  ارسال به