آورد و چهبسا شواهد اعم از مدعا باشند، ولی در آشکار شدن بحث میتواند یاریرسان باشد و افزون بر این میتواند ما را به کلیت نگاه وراق به این مدرسه کلامی آگاه سازد.
وراق متکلمی اندیشهنگار بود و مشهورترین اثرش مقالات است. ولی نکته مهم اینجاست که وی افزون بر مقالات که در آن به آرا و دیدگاههای گروههای مختلف شیعی اشاره کرده و در آثار بعدی نیز بازتاب داده شده، کتاب دیگری درباره دیدگاهها و اندیشههای شیعیان به نام کتاب اختلاف شیعه نگاشته است.۱ اهمیت این کتاب در این است که وراق آن را در نیمه نخست سده سوم هجری ـ در دوران اوج کلام اعتزالی که برجستهترین شخصیتهای معتزلی در آن فعالیت علمی میکردند ـ نگاشته است.۲ او در این کتاب به احیای بزرگترین رقیب فکری معتزله همت گماشت؛ زیرا دریافته بود که مدرسه کوفه که نقطه مقابل جریان کلامی اعتزال بود، رو به زوال نهاده یا دستکم دوران رکود را میگذراند. وراق در این کتاب که به نقل اندیشههای بزرگان امامیه پرداخته است،۳ در واقع روایتگر اهمیت و اعتبار کلام امامیه در این دوره است.
گزارشهای وراق درباره برخی متکلمان کوفی به دیگر منابع راه یافته است. هشام بن سالم جوالیقی و هشام بن حکم از جمله این متکلماناند. گزارشی درباره ذات خداوند متعال با عبارتهای مختلف از هشام بن سالم جوالیقی در منابع از طریق وراق نقل شده است.۴ درباره هشام بن حکم موضوع کاملاً متفاوت است، بهگونهای که از میان گزارشهای مقالاتنگاری به جا مانده از ابوعیسی وراق، هشام بن حکم بیشترین سهم را دارد. دیدگاههای هشام در مباحثی همچون توحید،۵ عدل۶ و امامت۷ در منابع کلامی و مقالاتنگاری به واسطه وراق گزارش شده است.
افزون بر گزارش نظریات متکلمان کوفه از سوی وراق، از جنبههای دیگری نیز میتوان رابطه وراق و مدرسه کوفه را ارزیابی کرد و آن، نوع نگاه مخالفان به مدرسه کوفه و وراق است. البته در این
1.. نجاشی، رجال، ص۳۷۲.
2.. مانند بشر بن معتمر(م ۲۱۰ق)، ثمامة بن اشرس(م ۲۱۳ق)، معمر بن عباد(م ۲۲۰ق)، جعفر بن حرب(م ۲۲۶ق)، هشام فوطی( م.۲۲۸ق)، ابویعقوب شحام(م ۲۳۰ق)، نظام(م۲۳۱ق)، جعفر بن مبشر (م ۲۳۴ق)، ابوالهذیل علاف(م۲۳۵ق)، محمد بن عبداﷲ اسکافی(م ۲۴۰ق)، عمر بن بحر جاحظ (م ۲۵۶ق) و....
3.. علوی عمری، المجدی فی أنساب الطالبین، ص۱۴.
4.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۴؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص ۲۲۴.
5.. همان، ص۳۳؛ قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۲، ص۵۵۱؛ عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۴۹-۵۲؛ حسنی رازی، تبصرة العوام، ص ۱۷۲.
6.. قاضی عبدالجبار، همان، ج۱، ص۲۲۵.
7.. مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۲۳؛ قاضی عبدالجبار، همان.