علامه حلی۱ نیز او را به بزرگی یاد کرده و گفتار شیخ طوسی و نجاشی را درباره وی نوشتهاند. بهطور کلی بزرگان امامیه ابن قبه را مورد تمجید قرار دادهاند؛ بهگونهای که هیچ قدحی از آن نمیتوان یافت.
درباره استادان وی تنها ابن ابیالحدید (م ۶۵۵ق)، تقریباً ۳۳۶ سال بعد از فوت ابن قبه، در ادعایی تأیید نشده، ابوالقاسم بلخی(م ۳۱۹ق) را استاد وی معرفی کرده است.۲ با توجه به جایگاه رفیع کلامی ابن قبه در جامعه امامی ری به نظر میرسد او حوزه درس و شاگردانی نیز داشته است، ولی منابع هیچگونه گزارشی در این باره در اختیار نگذاشتهاند. تنها در گزارشی نجاشی ابن بطِه محدث را نیز از شاگردان وی نام میبرد.۳ از ابن قبه آثاری چند در بحث امامت بر جای مانده که مشهورترین آن کتاب الانصاف فی الامامه است. درباره مذهب ابن قبه هم باید گفت همه منابعی که درباره وی بحث کردهاند به استبصار او اشاره نمودهاند؛ اینکه وی زمانی معتزلی بوده و سپس شیعه شده است.
جایگاه و اثرگذاری ابن قبه در کلام امامیه
نجاشی در فهرستِ آثارِ متکلمِ امامیِ معاصرِ ابن قبه، از حسن بن موسی نوبختی (م ۳۱۱ق)، دو اثر جواباته لابیجعفر بن قبه و جوابات اخر لابیجعفر ایضاً نام برده است.۴ درباره این دو اثر ابومحمد نوبختی که به صورت پرسش و پاسخ بوده، باید گفت احتمالاً ابن قبه تحت تأثیر مباحث ابومحمد به امامیه پیوسته یا پس از شیعه شدن برای آگاهی بیشتر از اندیشههای امامیه پرسشهایی را از این متکلم نوبختی کرده است. تعدد این کتابها نشان از پیوستگی این ارتباط دارد. با توجه به شباهتهای ابن قبه با بنونوبخت در بحثهای مربوط به امامت، به نظر میرسد ارتباطاتی میان آن دو باشد.
غیر از نوبختیان میتوان به ابوالحسین محمد بن بشر حمدونی سوسنجردی شاگرد ابوسهل نوبختی اشاره کرد که در تعامل مستقیم با ابن قبه بوده است. در مناظره مکتوبی که ابن قبه با ابوالقاسم بلخی داشته، سوسنجردی واسطه این مبادله کلامی بوده است.۵ سوسنجردی، با توجه به ارتباطاتی که با نوبختیان داشته، یکی از شخصیتهایی است که احتمالاً میتواند واسطه ارتباطی میان نوبختیان و ابن قبه بوده باشد.