فکر غالبِ دانش کلام در جهان اسلام است. بررسی این موضوع میتواند به پردهبرداری از چهره کلام امامیه در این دوران یاری برساند. در واقع، این دوره تاریخی یکی از بسترهای مهم مدرسه کلام امامیه در بغداد است که تبیین آن، فضای تاریخ کلام امامیه در بغداد را نیز روشن خواهد کرد، ولی اهمیت این بحث از منظری فراتر از این نیز قابل رصد است. دوران فعالیت معتزلیان شیعهشده یکی از حساسترین دورانهای کلام امامیه است؛ دورانی که گفته شده کلام امامیه پس از آن با دوره قبل، یعنی مدرسه کوفه، متفاوت شده است.
در تبیین این نظریه مشهور باید گفت که برخی از اندیشوران فراوان به این نکته اشاره کردهاند که شیعه وامدار معتزله بوده و از خود استقلالی نداشته است. این موضوع از طریق معتزلیان مطرح شده و سپس به آثار و منابع کلامى راه یافته و سرانجام به مستشرقان رسیده و هریک به صورتی به آن اشاره کردهاند.
ابوالحسین خیاط(م ۳۰۰ق)،۱ ابوالحسن اشعری(م۳۳۰ق)،۲ شهرستانی (م ۵۴۸)،۳ و ابن تیمیه (م ۷۲۸ق)۴ از متقدمان و از میان متأخران احمد امین۵ و مدرسی طباطبایی۶ و در کنار این قبیل نویسندگان مسلمان، برخى از خاورشناسان مانند مکدرموت،۷ آدام متز،۸ مونتگمرى وات۹ و مادلونگ۱۰ هریک به صورتی به این نکته اشاره کردهاند. برخی از پیروان این نظریه اساساً کلام امامیه را معتزلی میدانند و برخی دیگر میگویند کلام امامیه در بغداد از اصول خود برگشت و نظام معرفتی جدید و بیسابقهای در شیعه بنا نهاد. همه اینها در غیر اصیل بودن کلام امامیه در این مرحله اشتراک دارند. خاستگاه ادعای اثرپذیری شیعه از معتزله، به تفاوتهای اندیشه امامیه در دو مکتب کلامی کوفه و بغداد برمیگردد. متکلمان امامیه در کوفه به عقایدی باور داشتند که بعضاً با اندیشههای امامیه در مدرسه بغداد متفاوت بوده است.
1.. خیاط، الانتصار، ص۳۶، ۱۹۱و۲۱۴.
2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۳۵ و ۱۵۶.
3.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۵.
4.. ابن تیمیه، منهاج السنة النبویه، ج۱، ص۳۱.
5.. احمد امین، ضحی الاسلام، ج ۳، ص۲۶۷ و ۲۶۸.
6.. مدرسی، مکتب در فرایند تکامل، ص۲۱۳.
7.. مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۱۲.
8.. آدام متز، الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری، ج۱، ص۷۸.
9.. مونتگمری وات، تاریخ فلسفه و کلام اسلامی، ص۵۴.
10.. مادلونگ، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانی، ص۱۵۱.