611
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

یک دسته از سه دسته روایات ناظر به حیات پیشین را به دلیل آنکه خبر واحدند غیر قابل احتجاج دانسته‌اند. می‏دانیم که شیخ مفید خبر واحد را نه موجب علم می‏داند و نه موجب عمل، مگر آنکه قرینه‌ای از عقل، یا عرف، یا اجماع همراه آن باشد که موجب علم به صدق راوی آن شود.۱ وی این قاعده کلی را بر روایات دال بر خلقت ارواح دو هزار سال قبل از ابدان تطبیق می‏کند و آنها را اخبار آحاد می‏داند.۲ سید مرتضی نیز در در پاسخ به سؤالی درباره روایات عالم ذر بر همین اصل تأکید می‏کند که اخبار آحاد و هر خبری که موجب علم یقینی نباشد حجت نیست، تا چه رسد به اخباری که ظاهرشان مخالف ادله عقل باشد که در این صورت باید روات آن را کاذب دانست، مگر آنکه در لغت و شرع تأویلی برای آن پیدا شود که موافق عقل باشد.۳ شیخ طوسی با دو سلف خود موافق است که خبر واحد موجب علم نمی‏شود، گرچه انجام دادن عمل عبادی را بر اساس خبر واحد عقلاً جایز و شرعاً وارد می‏داند.۴ در نتیجه بر مبنای وی نیز نمی‏توان روایات ناظر به حیات پیشین را مستند اعتقاد قرارداد؛ چرا که وی با مفروض گرفتن اینکه روایات مربوط به ذر یکی بیش نیست، یا بیش از یک طریق ندارد، روایت ذر را مبتلی به اشکال سندی می‏داند؛ زیرا راوی این روایت سلیمان بن بشار جهنی و به قولی مسلم بن بشار از عمر بن خطاب است، و یحیی بن معین راجع به او اظهار بی‌اطلاعی کرده است.۵ شیخ طوسی در اینجا از فراوانیِ روایات ذر که به طرق امامی نقل شده‏اند سخنی به میان نمی‏آورد. گویا روی سخن ویدر اینجا با عامه و روایات ایشان است و هم از این رو با استناد به عالم رجالی و عاملی مذهب به تعضیف راوی روایت عالم ذر می‌پردازد؛ در حالی که بر مبنای خودش روایاتی که از طریق امامیه نقل نشده باشند از اصل فاقد حجیت‌اند و نیازی به تضعیف سندی آنها نیست.۶

در هر حال، ادعای خبر واحد بودن روایات حیات پیشین در منابع امامی مقبول نمی‌نماید؛ کثرت و تنوع طرق این روایات به اندازه‌ای است که به‌آسانی می‌توان از تواتر معنوی یا دست‌کم تواتر اجمالی مضمون آنها سخن گفت.۷

1.. مفید، المسائل السرویه، ص۷۲؛ همو، المسائل العکبریه، ص ۵۲؛ همو، أوائل المقالات، ص ۱۲۲؛ همو، التذکرة باصول الفقه، ص ۴۴.

2.. مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۹۳؛ المسائل السرویه، ص ۵۲.

3.. الشریف المرتضی، همان، ص ۱۹۲و ۱۹۳.

4.. شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج‏۱، ص ۱۰۰.

5.. همو، التبیان، ج ‏۵ ص۲۹.

6.. طوسی، العدة فی الاصول، ج ۱، ص ۱۰۰.

7.. استاد برنجکار در کتاب خود، مبانی خداشناسی در فلسفۀ یونان و ادیان الهی، مأخذ دویست روایت دال بر حیات پیشینی را ذکر کرده است (برنجکار، مبانی خداشناسی در فلسفۀ یونان و ادیان الهی، ص ۱۱۸ و ۱۱۹).


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
610

تفسیر این آیه بیان کرده‏اند که امکان دارد خداوند عده معدودی از افراد را ـ در همین دنیا ـ بر خودشان شاهد گرفته باشد تا هم حجت بر ایشان تمام‌تر باشد و هم «لطف» باشد در حق مابقی انسان‌ها. اما به نظر سید مرتضی از این آیه می‏توان تفسیر بهتری ارائه داد که مربوط به همه انسان‏ها باشد و نه اندکی از آنها و آن اینکه مقصود از استشهاد در آیه «الست بربکم» همین است که خداوند ذریه را طوری آفریده که می‏تواند فرد ناظر و متأمل را به معرفت خداوند و وجوب عبادتش دلالت کند و شهادت دادن ایشان (قالو بلی) این است که ایشان نیز دلالتگری بر معرفت و وجوب عبادتش را پذیرفته و مسخر این کار شده‌اند.۱ سید مرتضی از زبان مخالفان، این اشکال را بر تفسیر خود وارد می‏کند که بنابر روایات، پاسخ انسان‏ها در عالم ذر به استشهاد خداوند یکسان نبوده، بلکه بعضی اقرار و بعض دیگر انکار کرده‏اند و اقرار و انکار انسان‏ها در دنیا تابع اقرار و انکارشان در عالم ذر است. سید مرتضی جواب می‏دهد که آیه قرآن که قطعی و قابل احتجاج است، صرفاً از اقرار سخن می‏گوید و نه از انکار. روایات نیز در این باب مورد اعتنا نیستند. اضافه بر آن، این قبیل اخبار را ـ همان‌طور که اشاره شد ـ می‏توان ناظر بر علم خداوند دانست؛ یعنی این روایات در حقیقت علم خداوند به اقرار و انکار آتی را به مثابه وقوع اقرار و انکار شمرده و از آن خبر داده‌اند.۲

شیخ طوسی گرچه در انکار عالم ذر از دو سلف خود تبعیت کرده است، در پایان آن را به صورت محدود پذیرفته است. وی در تفسیر آیه الست پس از انکار کلی عالم ذر۳ در نهایت به نقل از گروهی دیدگاهی دیگر را در تفسیر آیه مذکور طرح می‏کند و آن را مروی در اخبار امامیه و وجهی قریب می‏داند که کلام ـ که احتمالاً مقصود از آن خود آیه است ـ تاب آن را دارد و آن عبارت است از اینکه آنچه آیه از آن خبر می‏دهد به عده معینی اختصاص دارد که خداوند عقل ایشان را کامل کرد و ایشان را بر خودشان شاهد گرفت و ایشان نیز بلی گفتند، و ایشان امروز [در دنیا] این ماجرا را به یاد می‏آورند و از آن غافل نیستند.۴ بدین ترتیب، وی هرچند به صورت احتمال، عالم پیشین ذر را به‌نحوی که مختص تعداد معینی از انسان‏ها باشد، می‏پذیرد.

حجیت نداشتن روایات حیات پیشین

هر سه متکلم بزرگ بغداد متذکر حجیت نداشتن روایات حیات پیشین شده‌اند. مهم‌ترین دلیل ایشان بر اعتبار نداشتن این روایات، خبر واحد بودن آنهاست. هریک از شیخ مفید و سید مرتضی دست‌کم

1.. الشریف المرتضی، همان، ص ۱۹۳و ۱۹۴.

2.. همان، ص ۱۹۵.

3.. شیخ طوسی، التبیان، ج ‏۵، ص ۲۸و ۲۹.

4.. همان، ج ‏۵، ص ۲۹.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39495
صفحه از 657
پرینت  ارسال به