589
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

مقابل اکتسابی). چون حصول چنین معرفتی تخلف‏ناپذیر است و به عبارت دیگر، این معرفت خودبه‏خود حاصل است، به آن «معرفت ضروری» هم گفته شده است؛ یعنی معرفتی که لزوماً و بالضروره در همه انسان‏ها وجود دارد و امکان نفی آن در نفوس نیست و ما آن را تحصیل نمی‏کنیم.۱

با این بیان معلوم می‏شود معرفت اضطراری، مقوله عامی است که شامل امور حسی، امور عقلی و امور فطری می‏شود؛ یعنی ممکن است معرفت در امور حسی اضطراراً حاصل شود؛ چنان‌که نظّام معتقد بوده۲ و ممکن است قلمرو معرفت اضطراری علاوه بر امور حسی، در امور عقلی نیز باشد؛ چنان‌که جاحظ معتقد بوده۳ یا اینکه معرفت به امور فطری، اضطراری است؛ چنان‌که بسیاری از امامیان نخستین معتقد بودند.۴

پیداست «ضروری» در اینجا لزوماً مرادف ضروری در اصطلاح منطق ارسطویی و به معنای «بدیهی» نیست؛ زیرا همان‏گونه که دانسته است، در منطق ارسطویی، ضروری همان بدیهی است که نیازمند فکر و استدلال نیست، برعکسِ اکتسابی که نیازمند فکر و نظر است. به تعبیر دیگر، اصطلاح «ضروری» در استعمال متکلمان دوران نخستین، معنایی اعم از اصطلاح ضروری در اصطلاح منطق ارسطویی داشته است که علاوه بر بدیهی، فطریات و طبعیات را هم در بر می‌گیرد.۵

۲ ‌. معرفت فطری

منظور از اصطلاح «معرفت فطری» که بیشتر، امامیانِ نخستین و اهل حدیث آن را به کار گرفته‏اند، نوع خاصی از معرفت اضطراری است که خداوند متعال آن را در ضمیر و نهاد انسان به ودیعت گذاشته است. به تعبیر دیگر، خداوند متعال انسان را بر معرفت و شناخت خویش آفریده است.۶ باورمندان به معرفت فطری معتقد بودند خداوند در عالَمی پیش از عالم دنیا (موسوم به عالَم ذر) خود را بر انسان‏ها عرضه داشته و از همه آنها به ربوبیت خویش اقرار گرفته، به طوری که همه بنی‏آدم در آن عالَم به ربویت حضرت حق شهادت داده‏اند و از آنجا که این گواهی، مبتنی بر شناخت بوده است، معلوم می‏شود همه انسان‏ها معرفت و شناخت به خداوند پیدا کرده‏اند و این معرفت در ذات انسان

1.. عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ص ۴۸؛ ملاحمی، المعتمد، ص۲۳.

2.. جاحظ، المسائل و الجوابات فی المعرفه، ص ۱۰۹.

3.. همان. نیز ر.ک: عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ص۵۷.

4.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۵۱ و ‏۵۲.

5.. حلی، الجوهر النضید، ص۲۰۰.

6.. ر.ک: صدوق، التوحید، ص ۳۲۹.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
588

درباره دیدگاه‏ امامیه در موضوع معرفت باید گفت جمهور امامیان در دوران حضور ـ‏ چه محدثان و چه متکلمان ـ‏ به اضطراری بودن همه معارف باور داشتند،۱ اما این اعتقاد راسخ امامیان، پس از دوران حضور با قرائتی جدید و با تغییرهایی، ابتدا در میان برخی از دانشوران خاندان نوبخت در مدرسه کلامی بغداد، مواجه شد و کم‏کم جهت‏گیری عالمان شیعی در بغداد به سمت و سوی پذیرش معرفت اکتسابی (عقلی) و انکار معرفت اضطراری و فطری تغییر کرد، تا جایی که در دوران اوجِ پویایی و شکوفایی مدرسه کلامی بغداد و در اندیشه کلامی متکلمانی چون شیخ مفید و سید مرتضی، معرفت اضطراری کاملاً جایگاه خویش را به معرفت اکتسابی داد.

شایسته ذکر است که در کنار اکثریت قریب به اتفاق اندیشوران امامیه در دوران حضور که معارف را اضطراری می‏دانستند، ظاهراً کسانی هم از امامیه بودند که به ‌نوعی، به اکتسابی بودن و نیازمندی معارف به تعقل و نظر، باور داشتند. شاید بتوان برخی شاگردان هشام ‏بن ‏حکم را که حصول بالفعلِ معارف را نیازمند به استدلال و نظر می‏دانستند،۲ از آن دسته دانست. دیدگاه احتمالی اقلیت امامیه، پس از دوران حضور به خامه متکلمان نامدار خاندان نوبخت (ابوسهل و ابومحمد) که جایگاه ویژه‏ای برای عقل و استدلال عقلی در مباحث دینی از جمله معرفة‏اﷲ قائل بودند، استمرار و استکمال یافت؛ با این حال، تبیین اصلی اندیشه اکتسابی بودن معرفت و انکار معرفت فطری و اضطراری، در بیان علمی شیخ مفید و سید مرتضی انجام گرفت و آنان علاوه بر آنکه ادله عقلی و نقلی اعتقاد به اکتسابی بودن معرفت را تبیین کردند، دلیل‌های معتقدان به معرفت اضطراری ـ‏ یعنی آیات و روایات ـ را توجیه یا تأویل کردند.

نوشتار حاضر در پی آن است که با بررسی شواهد به ‏جا‏مانده، تطور اندیشه معرفت در بین اندیشوران امامی مدرسه کلامی بغداد در بازه زمانی نوبختیان تا شیخ طوسی ـ از شکل‏گیری تا افول مدرسه بغداد ـ را بررسی و واکاوی کند.

مفهوم‏شناسی

پیش از بررسی تطور معرفت اضطراری، شایسته است اصطلاحات پرکاربرد این حوزه معرفتی واکاوی و مفهوم‏شناسی شود.

۱. معرفت اضطراری/ ضروری

معرفت اضطراری، معرفت و شناختی است که فرایند آن در قلمرو اراده و اختیار انسان نیست (در

1.. همان، ص ۵۱ و‏۵۲.

2.. همان، ص۵۲.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39373
صفحه از 657
پرینت  ارسال به