537
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

۴. قضای تشریعی: حکم امر و نهی و ثواب و عقاب در افعال (حکم کردن به احکام شرعی معین شده).

در خصوص معنای قضای تشریعی، حدیثی از امام رضا علیه السلام نقل شده است که می‏تواند مؤید تعریف شیخ مفید باشد. در این حدیث، امام در پاسخ به پرسش راوی درباره معنای قضا می‏فرماید: «الْحُکمُ‏ عَلَیهِمْ‏ بِمَا یسْتَحِقُّونَهُ‏ عَلَى أَفْعَالِهِمْ مِنَ الثَّوَابِ وَالْعِقَابِ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ».۱

از نظر شیخ مفید، قدر و قضای تکوینی در حوزه افعال اختیاری انسان‏ها هیچ نقشی ندارد. دلیل وی حدیث امام صادق علیه السلام است که در پاسخ به سؤال زراره فرموده‌اند: «إِنَّ اﷲ تَبَارَک وَ تَعَالَى إِذَا جَمَعَ‏ الْعِبَادَ یوْمَ الْقِیامَةِ سَأَلَهُمْ عَمَّا عَهِدَ إِلَیهِمْ وَ لَمْ‌یسْأَلْهُمْ عَمَّا قَضَى عَلَیهِمْ‏»؛۲ یعنی خداوند از آنچه به بندگان عهد کرده، سؤال می‏کند، نه آنچه بر ایشان قضا روا داشته است. شیخ می‏گوید: قرآن هم گویای آن است که خلق مسئول اعمال خودشان هستند، پس اگر اعمال مردم به قضای الهی بود، نباید خدا از آنان سؤال کند و همین دلیل بر آن است که قضای الهی یعنی خلقت بندگان و آنچه در آنهاست. وی در نهایت می‏گوید: این حدیث معنای قضا و قدر را واضح کرده، پس ما نمی‏توانیم بگوییم قضا و قدر معنای معقولی ندارد.۳ در تبیین این سخن می‏توان گفت: آنچه شیخ در معنای قضا و قدر الهی بیان کرده، تنها یکی از معانی قضا و قدر الهی است.

از سوی دیگر، حدیث مورد استناد شیخ مفید (حدیث زراره) منافاتی با قضای تکوینی خداوند در افعال اختیاری انسان‏ها ندارد. چون قدر و قضای تکوینی خداوند، تفویض و رها بودن انسان در نظام خلقت را نفی می‏کند و سلطنت خداوند را بر افعال انسان حکمفرما می‏سازد و با این حال، با آزادی و اختیار انسان منافاتی ندارد.

اکنون برای تبیین این امر، به شواهدی از روایات اشاره می‏کنیم: در حدیثی امام کاظم علیه السلام فرموده‌اند: «لَایکونُ شَی‏ءٌ فِی السَّمَاوَاتِ وَ لَا فِی الْأَرْضِ‏ إِلَّا بِسَبْعٍ بِقَضَاءٍ وَ قَدَرٍ وَ إِرَادَةٍ وَ مَشِیئَةٍ وَ کتَابٍ وَ أَجَلٍ وَ إِذْنٍ فَمَنْ‏ زَعَمَ‏ غَیرَ هَذَا فَقَدْ کذَبَ عَلَى اﷲ أَوْ رَدَّ عَلَى اﷲ عزّ و جلّ».۴ مطابق این حدیث تمام افعال اختیاری انسان‏ها مورد قضا و قدر الهی است.

در حدیثی دیگر امام رضا علیه السلام فرموده‌اند: «... إِنَّ اﷲ عزّ و جلّ لَمْ‌یطَعْ بِإِکرَاهٍ وَ لَمْ‌یعْصَ بِغَلَبَةٍ وَ لَمْ‌یهْمِلِ

1.. صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۱۲۴.

2..همو، التوحید، ص۳۶۵.

3..مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۵۹.

4..کلینی، کافی، ج۱، ۱۵۰.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
536

به هر حال، دلیل شیخ مفید در معنای اراده، برگرفته از روایات است. اما دلیل وی در عدم اراده خداوند نسبت به معاصی و افعال قبیح، آیات قرآنی است و حدیثی در اثبات این معنا در آثار وی نیافتیم.

قدر و قضا

شیخ مفید در بحث قدر و قضا در کتاب تصحیح الاعتقاد۱ با استناد به آیه ۱۲ سوره فصلت، آیات ۴ و۳۲ سوره بنی اسرائیل و آیات ۲۰ و ۶۹ سوره زمر، برای قضا چهار معنا ذکر می‏کند: خلق، امر، اعلام و داوری نهایی. این معانی درباره قضا دقیقاً مطابق حدیث امیرالمؤمنین علیه السلام است که وقتی از ایشان درباره اراده و مشیت سؤال شد، این معانی را ذکر کردند. در این حدیث حضرت چهار معنا برای قضا بیان فرموده‏اند: «مِنْهَا قَضَاءُ الْخَلْقِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یوْمَینِ‏ مَعْنَاهُ خَلَقَهُنَ وَ الثَّانِی قَضَاءُ الْحُکمِ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ قُضِی بَینَهُمْ بِالْحَقِ‏ مَعْنَاهُ حُکمَ وَ الثَّالِثُ قَضَاءُ الْأَمْرِ وَ هُوَ قَوْلُهُ‏ وَ قَضى‏ رَبُّک أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیاهُ‏ مَعْنَاهُ أَمَرَ رَبُّک وَ الرَّابِعُ قَضَاءُ الْعِلْمِ...».۲ شیخ مفید مطابق حدیث امام صادق علیه السلام که در آن فرموده‏اند: «إِنَّ الْقَضَاءَ وَ الْقَدَرَ خَلْقَانِ‏ مِنْ‏ خَلْقِ‏ اﷲ‏ وَ اﷲ‏ یزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یشاءُ».۳ قضا و قدر را مخلوق خدا می‏داند، و قضای خدا در افعال نیک را امر به آن، و قضا در افعال قبیح را نهی از آن می‏داند. چنان‌که امام علی علیه السلام در حدیثی در تفسیر قضا و قدر فرموده‏اند: «الامر بالطاعه و النهی عن المعصیه... کل ذلک قضاءاﷲ فی افعالنا و قدره لأعمالنا».۴

شیخ مفید قضا در خود انسان‏ها را خلق و ایجاد خداوند می‏داند. تعبیر «و منها قضاء الخلق» در فرمایش امیرمؤمنان علیه السلام گویای همین مدعاست. وی همچنین قدر در افعال خداوند را به قراردادن هر چیزی در جایگاه و موضع خودش و قدر در افعال انسان را قراردادن حکم امر و نهی و ثواب و عقاب ـ یعنی محدود کردن دایره افعال انسانی با شرایط خاص ـ معرفی می‏نماید. پس به تعبیر امروزی می‏توان گفت که شیخ مفید به دو نوع قدر و قضای الهی معتقد بوده است:

۱. قدر تکوینی: قرار دادن هر چیزی در جایگاه خودش؛

۲. قدر تشریعی: قرار دادن حکم امر و نهی و ثواب و عقاب برای افعال عباد؛

۳. قضای تکوینی: ایجاد و خلق توسط خداوند (فعل الهی)؛

1.. مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۵۴.

2.. فقه الرضا۷، ص۴۱۰.

3.. صدوق، التوحید، ص۳۴۶.

4.. مفید، الإرشاد، ج۱، ص۲۲۵.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39368
صفحه از 657
پرینت  ارسال به