511
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

وصف صحت نسبت به روایات احمد بن ادریس و یونس بن عبدالرحمن وارد شده است.۱ نیز در مورد کتب حسین بن عبیداﷲ سعدی و کتاب یوم و لیله یونس این نسبت آمده است.۲ دو عبارت «صحیحة یعتمد علیها» و «صحیح ینبغی ان یعمل» پیوند محکم میان واژه صحت و ملازمت آن با پذیرش و عمل بر طبق مفاد آن را نشان می‏‏دهد؛ پس وصف صحت همراهی پذیرش و عمل را در خود نهفته دارد، که نشان پذیرش کتب محمد بن اورمه است.

د. حسین بن عبیداﷲ سعدی

به تصریح سمعانی، نسبت سعدی مربوط به نُه قبیله است که اصالتاً از قریش و بصره و کوفه‌اند. مهاجرت گروه‏‏ها و بزرگانی از این قبائل به نیشابور و مرو و اندلس نیز ثبت شده است.۳ در میان راویان شیعی این نسبت گاه با نسبت کوفی نیز همراه شده است. شیخ در رجال و کشی نسبت قمی به وی می‏‏دهند.۴ خود قمی‏‏ها نیز در دوره استقامت وی احادیثش را سماع کرده‏‏اند؛۵ با این حال، در دوره اخراج متهمان به غلو، او با همین اتهام از قم اخراج شده است. اما در هر حال به باور نجاشی کتاب‏‏هایی که احادیث آن صحیح خوانده شده، از خود به ‏جا گذاشته است.۶

ه‍. قاسم بن حسن بن علی بن یقطین

وی از جمله کسانی است که در قم سکنی گزیده و اصالت بغدادی دارد. نجاشی نظرش درباره او مثبت نیست و تضعیف ابن ولید را در حق او را پذیرفته است. کشی نیز به دو گزارش از نامه احمد اشعری و ردّ احادیث تأویلی او پرداخته است؛ ولی ابن غضائری با آنکه احادیثش را «نعرفه و ننکره» می‏‏خواند و اتهام قمی‏‏ها مبنی بر غلو او را نقل می‏‏کند، در نهایت و در قضاوت پایانی درباره او می‏‏گوید: «والاغلب علیه الخیر». علامه این جمله را نشان از توثیق او از جانب ابن غضائری می‏‏شمرد.۷

1.. طوسی، الفهرست، ص ۶۴، شمارۀ ۸۱ و ص ۵۱۳، شمارۀ ۸۱۳.

2.. کشی، اختیار معرفة الرجال، ص ۵۳۷ ـ ۵۳۷، شمارۀ ۱۰۲۳.

3.. سمعانی، الانساب، ج۳، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۷.

4.. طوسی، رجال، ص۳۸۶، شمارۀ ۵۶۸۲؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۲، شمارۀ ۹۹۰.

5.. ر.ک: نجاشی، رجال، ص ۶۱، شمارۀ ۱۴۱.

6.. نجاشی، ص ۴۲، شمارۀ ۸۶؛ کشی، همان.

7.. همان، ص۳۱۶، شمارۀ ۸۶۵؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ص ۵۱۷، شمارۀ ۹۹۴ و ۹۹۵؛ ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص ۸۷، شمارۀ ۱۱۵؛ حلی، خلاصة الاقوال، ص ۲۴۸.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
510

است که نکته‌ای بیانگر تضعیف یاد شده، در مجموعه روایات ایشان نیافته‏‏اند. در این بین، نکته مهم این است که کسانی که قمی‏ها تضعیف‌شان کرده‌اند، قمی‌تبار نیستند. نتیجه این مطلب می‏‏تواند حاکی از تربیت خاص حاکم بر این مدرسه و حساسیت ویژه نسبت به راویان هجرت کرده به این شهر باشد. به نمونه‏‏های زیر توجه فرمایید:

الف. حسین بن یزید بن محمد بن عبدالملک نوفلی

او از جمله ادیبان و شاعران کوفی است که در ری سکنی گزیده و گروهی از قمی‏‏ها به او نسبت غلو در آخر عمرش داده‏‏اند. نجاشی بر این باور است که هیچ روایتی از او نیافته است که نشان دهنده این مطلب در او باشد.۱

ب. احمد بن حسین بن سعید اهوازی

او فرزند یکی از بزرگ‌ترین مبادی ورودی حدیث به قم به شمار می‏‏رود. نکته‏‏ای که باعث تأمل قمی‏‏ها در او شده، غلو بوده و احادیثش مشوب به صحیح و سقیم معرفی شده است.۲ اما به باور ابن غضائری احادیثی از او که به دستش رسیده از این اتهام مبراست (و حدیثه فیما رأیته سالم).۳ با این حال، علامه توقف در مورد روایات او را ترجیح می‏‏دهد.۴

ج. محمد بن اورمه

داستان اتهام غالی بودن او و تصمیم قمی‏‏ها برای سوء قصد به جانش در منابع نخسین آمده است. جدا از نکات مهمی که در پیوند با مسئله غلو و قاعده‏‏مند بودن مواجهه با غالیان وجود دارد، گزارش شیخ در فهرست نشان می‏دهد اندک تراث آمیخته با غلو او در تفسیر باطن ـ که به باور ابن غضائری، دیگران به نام او جعل کرده‏‏اند ـ نیز توسط خود قمی‏‏ها پالایش شده و سپس به بغداد انتقال یافته است. صحیح خواندن همه کتب او جز تفسیر باطن از جانب نجاشی و پاکیزه دانستن احادیث وی در کلام ابن غضائری و نیافتن هیچ ایرادی که اضطراب شخصیت او را نتیجه دهد، نشانه‏‏های این دفاع به شمار می‏‏رود.۵ عبارت نجاشی در حق او که کتاب‌هایش را صحیح می‏‏خواند، حاوی نکته مهمی است.

1.. نجاشی، رجال، ص ۳۸، شمارۀ ۷۸.

2.. همان، ص ۷۷، شمارۀ ۱۸۳.

3.. ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص۴۰.

4.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۰۲.

5.. نجاشی، رجال، ص ۳۲۹، شمارۀ ۸۹۱؛ طوسی، الفهرست، ص ۴۰۷، شمارۀ ۶۲۱؛ ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص ۹۳ و ۹۴.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39387
صفحه از 657
پرینت  ارسال به