481
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

اندیشه‏های امامتی نیز حاشیه‏هایی زده است.

به طور کلی می‏توان گفت: در کنار تلاش‏های محتاطانه‏ای که سید مرتضی برای تطهیر چهره وراق و ابن ‏راوندی از اتهامات معتزله انجام داده است، اندیشه‏های اینان تنها در حوزه امامت خوشایند متکلمان مدرسه بغداد واقع شده و این هم‏سویی نمی‏تواند شاهدی بر هم‏آوایی در حوزه توحید و عدل باشد. همچنین به نظر می‌رسد مواضع دفاعی بغدادیان از شخصیت وراق و ابن ‏راوندی اعتقادی نیست و بیشتر در مقام توجیه‏گری هستند؛ به این معنا که وراق و ابن ‏راوندی از نظر اندیشه‏ای متأثر و وابسته به مدرسه کوفه‌اند و از سوی دیگر، مدرسه بغداد در دو حوزه توحید و عدل رویکرد تقابلی به مدرسه کوفه دارد. از این روست که نمی‏توان میان اندیشه‏های معتزلیانِ شیعه‏شده و متکلمان امامیه در بغداد پیوندی دید. ضمن اینکه در دوره سید مرتضی کلام شیعه دارای هویتی شده است که دیگر نمی‏توان آن را با اتهامات گذشته محکوم کرد و به حاشیه برد؛ از این روست که سید مرتضی سعی در رفع اتهامات فکری می‏کند و می‌کوشد تا شخصیت‏های امامی را به ‌نحوی از اتهامات بری کند. این رویکرد توجیه‏گرانه سید مرتضی احتمالاً با هدف تعامل با جامعه مخالفان و از بین بردن تقابل‏ها پی‏گیری می‏شده است. در واقع، واکنش‏های سید مرتضی به نقش معتزلیانِ شیعه‏شده در تاریخ کلام امامیه را باید در پرتو موقعیت علمی سید، جایگاه کلام امامیه در بغداد و نوع رابطه و نگاه کلام امامیه با معتزله جست‏وجو کرد.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
480

می‏دهد: اینان برای اثبات نص و عصمت به آیه «أَطِیعُوا اﷲ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکم‏» استناد می‏کرده‏اند؛ به این گونه که خداوند اطاعت از رسول و اولی‏الامر را واجب کرده است. لازمه این اطاعت منصوص و معصوم بودن است، به‌گونه‏ای که خطا برای آنها جایز نباشد. سید مرتضی می‏گوید: کسی از اصحاب امامیه را نمی‏شناسد که برای اثبات نص علی‏بن‏ابی‏طالب علیه السلام به این آیه اعتماد کرده باشد و فقط ابن ‏راوندی در کتاب الامامه این گونه استدلال کرده و به نقد نظر وی می‏پردازد. سید مرتضی در جایی دیگر در الشافی به نقد نظریه دیگری از ابن راوندی در بحث مقتدا بودن امام نیز پرداخته است.۱

در پایان نیز باید اشاره کرد که قاضی به روایات ضرب حضرت زهرا علیها السلام اشاره می‏کند و معتقد است که کسانی مانند ابن ‏راوندی و وراق که غرضشان الحاد است، این گزارش‏ها را با هدف قدح در اسلام، بدون اینکه توجیه و تأویل کنند، نقل کرده‏اند. سید مرتضی طی چند صفحه به ردّ این ادعای قاضی می‏پردازد و بحث ضرب حضرت زهرا علیها السلام را بر اساس منابع تاریخی اهل سنت و ادله دیگر اثبات می‏کند.۲

نتیجه‌گیری

رویکرد مدرسه کلام امامیه در بغداد به معتزلیانِ شیعه‏شده و دو شخصیت شاخص آنها، یعنی وراق و ابن راوندی، میان همه آنها یک‏سان نیست. نوبختیان افزون بر تشابهات نظری در بحث امامت، نقد‏هایی هم بر برخی از اندیشه‏های منسوب به وراق و ابن ‏راوندی دارند، ولی درباره نوع نگاه شخصیت آنها به وراق و ابن راوندی نمی‏توان گزارش صریحی یافت. گزارش‏های مفید هم آن‏قدر گویا نیست تا بتوان چهره‏ای از وراق و ابن ‏راوندی به‌روشنی ترسیم کرد؛ ولی همین چند گزارش اندک نکته سیاهی را، چه درباره شخصیت و چه درباره اندیشه‏ها، روایت نمی‏کنند. داستان سید مرتضی بسیار متفاوت است. وی از نظر شخصیتی با وراق و ابن ‏راوندی با نرمی برخورد می‏کند و اتهاماتی را که معتزلیان در طول چند قرن طرح می‏کرده‌اند، انکار می‏کند و آن را ساخته و پرداخته مخالفان معتزلیِ وراق و ابن ‏راوندی می‏داند. البته درباره شخصیت این دو نیز موضعی محتاطانه دارد و از انتساب صریح آنان به امامیه می‏پرهیزد. مقایسه اندیشه‏های غیر امامتی سید مرتضی و ابن ‏راوندی نشان داد در نظریاتی که سید مرتضی به معتزله نزدیک شده، از ابن ‏راوندی فاصله گرفته است. شاید بتوان این شاخصه را معیاری برای بررسی دیگر نظریات سید و ابن ‏راوندی قرار داد؛ البته سید بر

1.. همو، الشافی، ج۲، ص۳۰۹-۳۱۱.

2.. همان، ص۱۱۳-۱۲۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39352
صفحه از 657
پرینت  ارسال به