433
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

مسئله نیز تصریحی از سید مرتضی در دست نیست.

نتیجه‏گیری

جدا از هم‏سانیِ اندیشه‏های نوبختیان با شیخ مفید و سید مرتضی در بسیاری از اندیشه‏های کلامی، تفاوت‏های اندیشه‏ای آنان در برخی آرای کلامی گویای آن است که مدرسه کلامی نوبختیان و شیخ مفید و سید مرتضی، مدارسی اجتهادی در علم کلام بوده که بسیاری از دیدگاه‏ها در آن تأسیسی است و آنان ناظر به اندیشه‏های کلامی رایج ـ اعم از مدارس کلامیِ ‏امامیه و معتزله ـ آرایی را برگزیده‏اند؛ از این رو، علاوه بر مشابهت‏های فراوانی که هریک از آنان با مدرسه کلامیِ ‏امامیه در کوفه دارند، در برخی موارد اندیشه کلامی نوبختیان با شیخ مفید و سید مرتضی، در نتیجه هم‌نوا با معتزله و حتی مرجئه و از اندیشه عمومی مدرسه کوفه دور بوده؛ هرچند در همین موارد نیز در میان متکلمان پیشین امامیه رگه‏های این تفکر وجود داشته است.

در مباحث مهمی چون معرفت و استطاعت که از بنیان‏های تفکر امامیه است، نوبختیان هم‌گرایی بیشتری با متکلمان پیشین امامیه دارند و در تقابل جدی با معتزله‌اند و اندیشه شیخ مفید و سید مرتضی در این مباحث هم‌نواییِ بیشتری با معتزله دارد. البته این هم‌نوایی با معتزله، در سید مرتضی نمود بیشتری دارد و او در تبیین رابطه عقل و وحی و مسائلی مانند تعریف انسان گام، فراتری نسبت به استاد خود در نزدیکی با معتزله برداشته است. در خداشناسی، نوبختیان و مفید و سید مرتضی در اندیشه‏ای مشترک با واگرایی از دیدگاه عمومیِ متکلمان کوفی، توحید معتزلی را که نشانه‏هایی از وجود آن در میان امامیه پیش از نوبختیان دیده می‏شود، برگزیده‏اند. در مباحث جهان‏شناسی نیز که مجادله در آن، نتیجه آشنایی متکلمان مسلمان با آثار فلاسفه یونان بود و ریشه در کلام اولیه مسلمانان نداشت، نوبختیان، به‏خصوص ابو‏محمد، در نتیجه داشتن توانایی در علوم اوائل، آرایی را ارائه کردند که در کانون توجه شیخ مفید ـ که در این مباحث به‌شدت از ابو‏القاسم بلخی اثر پذیرفته است ـ قرار نگرفت. برعکس؛ معتزله بصره به آرای نوبختی توجه نشان داده، در تبیین اندیشه خود از آن بسیار سود بردند. سید مرتضی نیز در هم‌گرایی کلی با معتزله بصره، بر خلاف شیخ مفید، به اعتزال بصری نزدیک شده است.

در باب وعید و اسما و احکام، نوبختیان با اینکه در فروعاتی مانند احباط، موافات و گناهان کوچک و بزرگ نوعی هم‌نوایی با معتزله نشان می‏دهند، در مسائل ریشه‏ای مثل اصل وعید و تعریف ایمان و نام‏گذاری مسلمانِ مرتکب کبیره، در تقابل جدی با اندیشه معتزلی‏اند؛ و در جهت دیگر، شیخ مفید و سید مرتضی در مسائلی که نوبختیان با معتزله هم‏رأی‌اند، برداشت آنان در مسائلی مانند احباط، موافات و معاصی صغیره و کبیره را برنمی‏تابند، اما دیدگاه آن دو در تعریف ایمان و نام‏گذاری


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
432

ملائکه و اعجاز ائمه، بستری معتزلی ندارد، بلکه این مسئله از ابتدا در میان امامیه به عنوان موضوعی درون‏مذهبی محل اختلاف بوده است.

پیامبران و امامان پس از رحلت

دیدگاه بنو‏نوبخت درباره احوال انبیا و امامان پس از رحلت، چندان روشن نیست. شیخ مفید با استناد به قرآن و احادیث نتیجه گرفته آنان با روح و جسم در بهشت زندگى کرده، از نعمت‏هاى الهى برخوردار مى‏شوند. آنان افراد نیکوکار و شیعیان امت خود را که از دنیا مى‏روند، ملاقات کرده، بشارت مى‏دهند و با آنان برخوردى کریمانه دارند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام با برخوردارى از عنایت الهى ـ و نه به‏طور مستقل ـ پیوسته از احوال پیروان خود در دنیا باخبرند. همچنین آنان کلام زائرانى را که در حرم‏هاى مطهرشان یا از راه‌هاى دور با ایشان گفت‏وگو مى‏کنند می‌شنوند. شیخ مفید سپس می‏گوید: «این، مذهبِ فقیهان و محدثان امامیه است. از متکلمان گذشته ایشان در این باره گفتاری به من نرسیده و خبری که به من رسیده آن است که بنو‏نوبخت با من اختلاف نظر دارند».۱

از عبارت شیخ مفید برمی‏آید که دیدگاه نوبختیان در این مورد در کتاب‏های آنها نبوده است. احتمالاً شیخ مفید از استادان خود، که شاگردان ابو‏سهل بوده‏اند، با این دیدگاه نوبختیان آشنا شده است. همچنین نمی‏دانیم بنو‏نوبخت در کدام قسمت از دیدگاه بیان‏شده شیخ مفید در این موضوع با وی مخالف بوده‏اند. نکته مهم این است که شیخ مفید تأکید می‏کند از متکلمان پیشین امامیه گفتاری به وی نرسیده؛ از این رو، نمی‏توان این اختلاف دیدگاه نوبختیان و شیخ مفید را در بستر اندیشه متکلمان نخستین امامیه ردیابی کرد. در این باره تصریحی از سید مرتضی در دست نیست.

انتخاب کارگزاران امام

بنو‏نوبخت نصّ بر وکلا را مانند نصّ بر امام از سوی خداوند می‏دانستند؛ بنابراین، بنو‏نوبخت معتقد بودند وکلا و نواب ائمه مانند خود امام از جانب خدا انتخاب شده‌اند و نصّ الهی بر اعیان آنان وجود دارد. شیخ مفید نصّ ائمه بر وکلا را لازم می‏داند، اما می‏گوید: جایز است خداوند اختیار انتخاب آنان را به امام واگذار کند.۲ احتمال دارد شیخ مفید که در غیبت کبرا می‏زیسته، چون دیده نص بر شخص (عین) کارگزاران امام از جانب خدا، آن‏گونه که در غیبت صغرا بوده وجود ندارد، معتقد شده نصّ بر شخص کارگزار لازم نیست و خداوند انتخاب آنان را به اختیار ائمه قرار داده است. در این

1.. مفید، أوائل المقالات، ص۷۲ و ۷۳.

2.. همان، ص۶۵ و ۶۶.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39386
صفحه از 657
پرینت  ارسال به