سید مرتضی نیز دانستن علومی نظیر صنعتها و حرفههاى مختلف مانند بافندگى و رنگرزى را بر امام واجب نمیداند و لازمه واجب دانستن این علوم را براى امام احاطه وی به همه معلومات الهی میداند. این امر مستلزم آن است که محدَث همچون قدیم، تعالى عالم لنفسه و نیز داراى معلومات نامتناهى باشد، که هر دوی این امور براى محدَث محال است.۱
دیدگاه نوبختیان و شیخ مفید و سید مرتضی در موضوع علم امام، از اندیشههای مطرح در میان متکلمان امامی بوده است. بنابر گزارش اشعری، متکلمان امامیه درباره علم امام دو دیدگاه مختلف دارند: به باور گروه اول، امام به همه «ما کان و ما یکون» علم دارد و چیزی از علوم دنیا و علوم دین از دایره معارف وی خارج نیست. از این رو، معتقد بودند پیامبر توانایی نوشتن داشته و به زبانهای مختلف آگاه بوده است. اما گروه دوم معتقد بودند امام اگرچه همه امور دین را میداند، به همه امور عالم آگاه نیست؛ زیرا وی حافظ شریعت است؛ از این رو، آنچه مردم برای دانستن آن به امام نیاز ندارند، جایز است که امام آن را نداند.۲
اعجازِ امام
شیخ مفید در باب معجزات ائمه علیهم السلام میگوید:
درباره ظهور معجزات و آیات از امامان علیهم السلام باید گفت امکان آن هست، ولى وجوب عقلى و نیز امتناع قیاسى ندارد. اخبار آشکار و فراوانى در این باره که معجزاتى از امامان علیهم السلام صادر شده، به ما رسیده است، و من به آن از جهت وحى و اخبار صحیح معتقدم. و اکثریت امامیان در این خصوص نظر مرا دارند، و نوبختیان با این نظر مخالفاند و آن را رد مىکنند. و بسیارى از پیروان امامیه آن را عقلاً همانگونه واجب مىدانند که بر پیامبران واجب مىدانند. و همه معتزله مخالف ما نظر دارند، جز ابن اخشید و پیروان وى که معجزه را بر غیر انبیا روا مىدانند. و همه اصحاب حدیث معجزه را براى هر شخص صالح از اهل تقوا و ایمان روا مىدارند.۳
طبیعى است که نوبختیان وقتى اعجاز را براى ائمه اطهار علیهم السلام نپذیرند، براى کارگزاران، وکیلان و سفیرانِ آنان نیز نخواهند پذیرفت، اما شیخ مفید ظهور معجزات را برای آنها عقلاً ممکن میداند و معتقد است نصوص نیز با آن منافاتی ندارد. وی گروهی از مشایخ امامیه را با خود همرأی میداند.۴