صحت مدعای معتزله، به هر حال، اندیشه توحیدی نوبختیان با دیدگاه عمومیِ گزارش شده از متکلمان امامی کوفه متفاوت است و خود نوبختیان نیز این دیدگاه متفاوت را، بهخصوص از هشام بن حکم گزارش کردهاند.۱
البته این به معنای اختراع نظریهای جدید در میان امامیه یا وامگیری از معتزله نیست.۲ ابومحمد نوبختی در کتاب الآراء و الدیانات در باب «قول الموحدین و المشبهین» تأکید میکند که بسیاری از امامیه مانند معتزله هر گونه اندیشه تشبیهی را از خدا نفی میکنند و معتقدند خداوند نه جسم دارد نه صورت و نه جزء و عرض، و شباهتی به اینها ندارد.۳
شیخ مفید نیز از متکلمانی است که در توحید و صفات معتقد به نفی صفات زاید بر ذات است و در این اندیشه خود را در شمار اهل توحید میداند و اساساً در توحید و صفات بین امامیه و عموم معتزله تفاوتی نمیداند و هر دو گروه را در شمار اهل توحید میآورد.۴ همچنین سید مرتضی در آثار خود در مباحث توحید و صفات، همان اندیشه توحیدی منسوب به معتزله را تبیین کرده است.۵
جهانشناسی
با دقت در اندیشههای بنونوبخت در باب جهانشناسی که بیشتر آن مباحث لطیف الکلام است، میتوان گفت آنان در این مباحث بیشتر به تفکر معتزله بصره، از جمله ابوعلی جبایی، نزدیکاند؛ بهخلاف شیخ مفید که در این مباحث بیشتر دیدگاه معتزله بغداد، مخصوصاً ابوالقاسم بلخی را برگزیده است. از جمله شواهد این ادعا، همرأییِ بنونوبخت در بقای جواهر و مکان با ابوعلی جبایی است که در تقابل با دیدگاه شیخ مفید و معتزله بغداد و در رأس آنان ابوالقاسم بلخی است. همچنین در بحث ترکیب اجسام از طبایع اربعه ابومحمد همچون معتزله بصره دیدگاهی در مقابل شیخ مفید و ابوالقاسم بلخی دارد و این انحصار را مردود میداند. در دیگر مباحث لطیف الکلام متأسفانه شیخ مفید گزارشی درباره نوبختیان ندارد تا بتوانیم این احتمال را تقویت کنیم.
همرأییِ بنونوبخت با ابوعلی جبایی در مباحث لطیف الکلام میتواند به دلیل همنشینیهای آنان با ابوعلی بوده باشد. ابوسهل کتابی با عنوان مجالسة مع ابیعلی جبایی نوشته۶ که از تعدد جلسات
1.. سید مرتضی، رسائل، ج ۱، ص۱۴۸.
2.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج ۱، ص۲۲۵؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص۲۲۸.
3.. ابن تیمیه، بیان تلبیس الجهمیه، ج ۱، ص۴۰۹ و ۴۱۰.
4.. مفید، أوائل المقالات، ص۵۱ـ۵۳.
5.. ر.ک: سید مرتضی، الملخص فی اصول الدین، ص۴۱-۴۸۰.
6.. ر.ک: نجاشی، رجال، ص۳۲ ؛ شیخطوسی، الفهرست، ص۳۱.