میآید.۱ او نیز شمار کثیری از اصول روایی اصحاب امامیه را در اختیار داشته است۲ که بسیاری از این اصول را از احمد بن محمد بن مسلمه رمانی بغدادی ـ ظاهراً در بغداد ـ اخذ کرده بود.۳ از این رو، بعضی از محدثان بغدادی برای اخذ این میراث حدیثی از وی توجه نشان میدادند. در این خصوص میتوان به حدیثآموزی ابن همام اسکافی۴ و ابن جنید اسکافی از نینوایی اشاره کرد.۵ کلینی نیز ـ گویا در بغداد ـ از حمید بن زیاد حدیث استماع کرده است.۶ مراوده حدیثی، تنها در میان امامیان و واقفیان ساکن بغداد در جریان نبوده است، بلکه در مواردی، بعضی از محدثان بغدادی از احادیث واقفیان کوفه نیز بهره میبردند.۷ با این حال، برخی از حدیثگرایان قمی از نقل و انتشار روایات واقفیان پرهیز میکردند.۸
پنج. مجالس حدیثی امامیه در بغداد
محافل نقل حدیث امامیه در بغداد از رونق ویژهای برخوردار بوده است. محدثان امامی با برگزاری اینگونه مجالس در پویایی دانش حدیث در آن شهر نقش بسزایی ایفا کردند. یکی از متداولترین شیوههای انتقال حدیث در مراکز علمی اسلامی در سدههای آغازین، برگزاری مجالس املا بوده است. جریان حدیثی امامیه در بغداد نیز با استفاده از این روش درصدد ترویج و گسترش دانش برآمدند. برخی از محدثان امامی حدیث را در مساجد مهم شهر بغداد املا میکردند. در این زمینه میتوان از مجالس املای ابن عقده، محدث شهیر شیعه، در مسجد براثا یاد نمود۹ یا به املای حدیث ابوالمفضل شیبانی در مسجد شرقیه بغداد اشاره کرد.۱۰ گمان میرود کتاب بزرگ الامالیِ شیبانی محصول جلسات املای حدیث وی در این شهر بوده است.۱۱ همچنین علی بن محمد بن زبیر کوفی
1.. او کوفی بوده و در ناحیۀ سوراء حوالی بغداد سکونت داشت که پس از مدتی سوراء را ترک گفت و اطراف کربلا اقامت گزید (نجاشی، همان، ص۱۳۲).
2.. طوسی، رجال، ص۴۰۸؛ همو، فهرست، ص۱۱۴.
3.. همو، رجال، ص ۴۰۸.
4.. نعمانی، الغیبه، ص۱۵۶و ۱۵۹و۲۱۱و۲۵۰و۲۸۵و ۳۰۸و۳۲۵و۳۴۲و۳۴۶.
5.. خدامیان آرانی، فهارس الشیعه، ج۱، ص۴۵۷.
6.. کلینی، کافی، ج۲، ص۱۴، ۷۵، ۸۷، ۹۳، ۹۵، ۹۷، ۱۱۴ و ... .
7.. برای نمونه، ابن همام اسکافی بغدادی از محمد بن محمد بن رباح کوفی از بزرگان واقفیان کوفه حدیث فرا گرفته است ( طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۱و۳۴و۴۵).
8.. رحمتی، «عالمان امامی و میراث واقفه»، جشننامۀ مهدوی راد، ص۲۸۰و۲۸۱.
9.. ذهبی، سیر الاعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۵۴.
10.. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۸۶.
11.. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص ۱۷۵و۱۷۶؛ ابن شهرآشوب از این امالی در کتاب مناقب آل ابیطالب بهره برده ( است ( ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب،ج۳، ص۱۷۹).