یونس بن عبدالرحمن (م ۲۰۸ ق) از اصحاب امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام۱ و شاگرد هشام بن حکم است.۲ او نیز همچون استادش الهام و تحدیث را برای ائمه نمیپذیرد و علم ایشان را بر اساس بررسی منابع مکتوبی میداند که از پیامبر صلی الله علیه و آله به ایشان رسیده است.۳ اشعری در مقالات الاسلامیین و الفرق در گزارشی که از اختلاف اصحاب ائمه پس از شهادت امام رضا علیه السلام ارائه میدهد، دیدگاه یونس را اینگونه بیان کرده است:
اما گروه دیگر معتقد بودند که امام باید علوم دین را از راه معمولی کسب کند، نه از راه الهام، تحدیث، القا در قلب و بیان در گوش؛ زیرا وحی در تمام وجوهش، پس از پیامبر و به اجماع امت منقطع شده است و از راه الهام کسی نمیتواند به رموز احکام و فرایض دینی برسد، مگر اینکه پیشتر از راه سمع و بصر به آن آگاهی یافته باشد؛ زیرا الهام یعنی تجدید آگاهی سابق. بنابراین، امام جواد علیه السلام بعد از بلوغ علم به شرایع و سنن دینی را از کتب و آثار پدرش به دست میآورد و کسب میکند و برخی از این گروه قیاس در احکام را برای امام جایز میدانند وقائلاند قیاس برای انبیا و رسولان و ائمه جایز است و یونس بن عبدالرحمن به این معتقد بود.۴
البته اینکه یونس قیاس را برای ائمه جایز میداند بدان دلیل است که به نظر او، ایشان معصوماند و قیاس آنها نیز معصومانه و بیخطا خواهد بود. ابوسهل نیز همچون هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن معتقد است که ائمه علیهم السلام علوم خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله و ایشان از خداوند متعال دریافت کردهاند.۵
تحریف قرآن
درباره تحریف قرآن (به زیاده و نقصان) گزارشهای مشابهی از بنونوبخت و هشام بن حکم رسیده است. شنیدههای شیخ مفید در مورد نوبختیان، حکایت از اعتقاد آنان به تحریف قرآن دارد.۶ خیاط نیز همین اعتقاد را از هشام در مورد قرآن بیان میدارد.۷ البته صحت این گزارشها و مراد آنان از تحریف خود جای بحث دارد که در این مقال نمیگنجد.۸
1.. نجاشی، رجال، ص۴۴۶.
2.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۷۸.
3.. ر.ک: صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۸.
4.. اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۹۷ و ۹۸.
5.. شیخ صدوق، کمال الدین، ص۸۸-۹۴.
6.. ر.ک: شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۸۰-۸۲.
7.. خیاط، الانتصار، ص۳۸ و ۳۹.
8.. ر.ک: طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۱۰۶-۱۴۲.