223
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

با دقت در این گزارش‏ها درمی‏یابیم آنچه موجب شده تا بنونوبخت به اعتزال متهم شوند، دو مسئله مهم کلامی، یعنی توحید و عدل بوده است؛ چون بنونوبخت ـ بر خلاف متکلمان نخستین امامیه ـ در این دو مسئله با معتزله هم‌نوا شدند. شاهد بر این مدعا سخن قاضی عبدالجبار معتزلی است. او پس از ذکر نام متکلمان نخستین امامیه و بیان مخالفت آرای آنان با معتزله و متهم کردن آنان به تشبیه و تجسیم و غیر آن، بنونوبخت و ابو الاحوص را در میان متکلمان امامیه استثنا کرده و ایشان را از معتقدان به عدل و توحید شمرده است.۱ همچنین ابن تیمیه با بیان اینکه هشام بن حکم، هشام جوالیقی، یونس بن عبدالرحمن، ابی‌مالک حضرمی، زرارة بن اعین، علی بن میثم و بسیاری دیگر از متکلمان امامیه پیش از شیخ مفید و شیخ طوسی و سید مرتضی در توحید و صفات باورهایی چون تشبیه، تجسیم، تنقیص و تمثیل داشته‏اند، می‏گوید: در اواخر سده سوم گروهی از متکلمان امامیه مانند ابن نوبخت و امثال او در بحث توحید و عدل با معتزله موافق شدند و بعد از اینان شیخ مفید و اتباعش چون سید مرتضی و شیخ طوسی همین راه را پیمودند. او در ادامه، گفتار اشعری را در مقالات الاسلامیین مبنی بر اینکه هیچ‌یک از متکلمان شیعه ـ جز عده‏ای از متأخران ایشان ـ در توحید و عدل موافق معتزله نبوده‏اند، شاهدی بر ادعای خود دانسته است.۲

او در یکی دیگر از نوشته‏هایش تأکید می‏کند که متکلمان نخستین امامیه در توحید و عدل در مقابل معتزله و هم‏رأی با اهل حدیث بوده‏اند و در آغازین سال‏های سده چهارم در این مباحث با معتزله هم‌رأی شدند.۳ متکلمان نخستین امامیه در حوزه توحید و عدل همواره در کانون انتقاد متکلمان معتزلی و فرقه‏نگاران بوده‏اند.۴ اما بنونوبخت هیچ‌گاه در مسائل توحید و عدل مورد اتهام قرار نگرفته‏اند، بلکه معتزله و فرقه‏نگاران تصریح کرده‏اند که آنان در توحید و عدل، بر خلاف پیشینیان خود، با معتزله هم‌رأی بوده‏اند.۵

بنابراین، اساس این ادعا که بنونوبخت معتزلی‏مسلک بوده‏اند، بر پایه مباحث عدل و توحید است، اما اینکه به این دلیل آنان را معتزلی بخوانند از چند جهت خدشه‏پذیر است: نخست اینکه صغرای این استدلال ـ مبنی بر اینکه متکلمان گذشته امامیه در مباحث عدل و توحید به جبر، تشبیه و

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰(۱)، ص۳۷ و ۳۸.

2.. ابن تیمیه، منهاج السنه، ج۱، ص۳۱.

3.. همو، بیان تلبیس الجهمیه، ج۱، ص۴۵.

4.. خیاط، الانتصار، ص۳۶؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۴؛ اقبال، خاندان نوبختی، ص ۷۵-۱۹۴.

5.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ج‏۱، ص۹؛ قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰(۱)، ص۳۷و۳۸؛ ابن تیمیه، منهاج السنه، ج۱، ص۳۱.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
222

یقولون بالاعتزال و الامامه»، «قائلون بالاعتزال و الامامه» و «القائلون بالاعتزال و النص علی علی بن ابی‌طالب» یاد می‏کند،۱ در حقیقت متکلمان معتزلی‌اند که شیعه شده‌اند. از این تعبیر اشعری درمی‏یابیم که این دو گروه تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. با نگاه به اندیشه‏های بنونوبخت و مقایسه آن با اندیشه‏های معتزلیان در‏می‏یابیم که بنونوبخت در برخی آرا ـ از جمله در موضوعاتی چون منزلة بین المنزلتین، استطاعت، وعید، معرفت، تحریف قرآن و استحقاقی بودن نبوت ـ با معتزلیان اختلاف نظر دارند. بنابراین، بنونوبخت برخی اصول خمسه را نپذیرفته و حتی در ردّ اصل «منزلة بین المنزلتین» و «وعید» کتاب نگاشته‏اند.۲

افزون بر این، ابوسهل و ابومحمد مناظراتی با بزرگان معتزله داشته و ردّیه‏هایی بر ایشان نوشته‏اند.۳ بنابراین، این معنا نیز در باب معتزلی بودن بنونوبخت پذیرفته نیست. البته بنونوبخت در بحث‏هایی چون معاصی صغیره و کبیره، موافات و احباط با معتزله هم‏رأی‏اند، اما باید دانست که این سه موضوع جزء مسائل اصلی علم کلام نیستند و افزون بر این، هر سه بر یکدیگر مترتب‌اند و در واقع، یک موضوع به حساب می‏آیند.۴

۳. معتزلی به معنای اهل العدل و التوحید

معتزلی بودن نوبختیان شاید به این معنا باشد که آنان در برخی مباحث کلامی بر خلاف متکلمان نخستین امامیه به برخی معتقدات معتزله باور داشته‏اند. با بررسی برخی گزارش‏ها درمی‏یابیم که دست‏کم معتزلی نامیده شدن بنونوبخت از سوی فرقه‏نگاران و معتزله به همین دلیل بوده است و ویلفرد مادلونگ در همین باره می‏گوید:

بنونوبخت اصول اعتقادی آیین معتزله را در خصوص صفات و عدل خدا پذیرفتند و با هر نوع تصور انسان‏انگارانه از خدا مخالفت ورزیده، به اختیار انسان قائل شدند. آنها رؤیت خداوند را مردود دانستند و در رد این عقیده که خداوند افعال بشر را خلق می‏کند، به استدلال پرداختند.۵

مکدرموت نیز به این موضوع اشاره کرده است.۶ اینکه کدام‌یک از معتقدات بنونوبخت این اتهام را در پی داشته، با دقت بیشتر در منابع می‌توان تبیین کرد.

1.. ر.ک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۰-۴۶.

2.. نجاشی، رجال، ص۶۴.

3.. ر.ک: همان، ص۳۳۹.

4.. حسینی‌زاده خضرآباد، «آرای متکلمان نوبختی در میانه مدرسۀ کوفه و بغداد»، نقد و نظر، شمارۀ ۶۶، ص۱۸-۲۳.

5.. مادلونگ، مکتب‏ها و فرقه‏های اسلامی در سده‏های میانی، ص۱۵۴.

6.. مکدرموت، اندیشه‏های کلامی شیخ مفید، ص۳۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39504
صفحه از 657
پرینت  ارسال به