155
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

مخفی تقابل شدید معتزلیان با ابن ‏راوندی را آشکار می‏کند. توجه او به کلام کوفه و احیای آن، حساسیت فراوان معتزله را به همراه دارد؛ زیرا سرسخت‏ترین رقیب کلامی معتزلیان، متکلمان امامیه در کوفه بودند. در واقع می‏توان مواجهه تند معتزلیان با وی را امتداد مواجهه معتزلیان با جریان کلام کوفی امامیه دانست.

سرانجام باید گفت که بر خلاف نظر معتزلیان، دگردیسی اندیشه ابن ‏راوندی از معتزله به امامیه، کینه‏توزانه و خصمانه نبوده، بلکه تغییری آگاهانه و با پشتوانه معرفتیِ خاص به کلام امامیه بوده است؛ به این معنا که او به این نکته پی برده بود که کلام متکلمان امامیه در کوفه، شاخص‏ترین ابزار فشار بر معتزلیان است. اینکه ابن ‏راوندی در برابر فشار‏های معتزلی تا آخر عمر دوام آورد و از اندیشه امامیه روی برنگرداند، این احتمال را ضعیف می‏کند که وی تنها نگاهی ابزاری به کلام امامیه داشته است. مقاومت وی در برابر هجمه‏های معتزلی و اصرار بر اندیشه امامیه، می‏تواند گویای تثبیت فکری او در حوزه کلام امامی باشد. به هر حال، بررسی رابطه ابن ‏راوندی با هشام و آشکار کردن لایه‏های دیگری از نظام فکری این دو، پژوهش‏های جامع دیگری را می‏طلبد که با مقایسه تمام اندیشه‏ها بهتر می‏تواند به سامان برسد.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
154

عَرَض بودن روح و... متفاوت است.

البته اندیشه‏های دیگری هست که میان ابن راوندی و هشام تشابه‌هایی وجود دارد مانند مباحث «مشیت عام الهی»، «صفت تکوین الهی»، «معرفت اضطراری»، «ایمان» و از غیر مباحث جلیل الکلام هم می‏توان به بحث «نفی اعراض» و «زمین» اشاره کرد که به سبب محدودیت‏های مقاله آن را به فرصت دیگری وا می‏گذارم.

نتیجه‌گیری

با بررسی گزارش‏های بر جای‏ مانده از ابن ‏راوندی به نظر می‏رسد هویت فکری او در حوزه فکر امامی، متأثر از هشام‏ بن‏ حکم است. بررسی مقایسه‏ایِ برخی از نظریات این دو در موضوعات مهم کلامی نشان داد اگرچه ابن ‏راوندی در پاره‏ای از آنها به‏طور یک‏سان رأی هشام را نپذیرفته، در آنها نیز شباهت‏هایی در بنیادهای فکری آن دو به‌روشنی می‏توان یافت که روایتگر نزدیکیِ مواضع آن در مبانیِ فکری است.

ابن‏ راوندی از سویی اندیشه‏های امامیه در برابر معتزلیان را قابل دفاع می‏دید و از سوی دیگر، در جبهه تشیع متکلمی را نمی‏یافت که در مقابل انتقاد‏های معرفتی معتزلیان سنگر بگیرد. ابن ‏راوندی کوشید از طریق احیا و بازخوانیِ اندیشه‏های هشام ‏بن ‏حکم و احیاناً تدوین نظامی کلامی برای تشیع، در مقابل تفکر غالب جهان اسلام، یعنی کلام معتزلی، بایستد. او بر پایه اندیشه‏های هشام در پی به سرانجام رساندن این کار بود. تمام تلاش او در معاصر‏سازی اندیشه‏های هشام متناسب با روح حاکم بر کلام اسلامی در طول سده سوم هجری و دفاع او از هشام، از این منظر تحلیل‌پذیر است. البته این به این معنا نیست که ابن ‏راوندی به‏طور کامل پیرو نظریات هشام باشد؛ هم‏چنان ‏که در بررسی موضوعات نشان داده شد، در برخی از آرا نظر ابن ‏راوندی همانند هشام است و در پاره‏ای دیگر او با تغییراتی در تبیین یا تفسیر، نظر هشام را پذیرفته است.

ابن‏ راوندی کوشیده منظومه‏ای معرفتی را تبیین کند که بین معتزله و هشام باشد. البته همان اندازه که وی از معتزله دور است، در جهت مخالف به هشام نزدیک است. او اندیشه‏های هشام را با تبیین‏ها یا تفسیرهای دیگر پذیرفته است. در واقع، روح تلاش‏های علمیِ ابن ‏راوندی ناظر به بازسازی اندیشه متکلمان امامیه در کوفه است. این نیز نشان از قوت و عمق علمی کلام امامیه در کوفه است که او تلاش کرد از طریق آن به مقابله با معتزلیان بپردازد. وی از طریق نقد اندیشه‏های اعتزال با پشتوانه علمی کلام امامیه در کوفه، شروع به ساختارشکنی بر ضد نظام فکر معتزله کرد. هم از این روست که ابن ‏راوندی را شاید بتوان حرفه‏ای‏ترین منتقد اعتزال در طول سده سوم دانست.

بررسی مقایسه‏ایِ اندیشه‏های ابن ‏راوندی و هشام ‏بن ‏حکم و بیان تعاملات آن، یکی از لایه‏های

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39429
صفحه از 657
پرینت  ارسال به