111
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

که معتزلیان شیعه‌شده لزوماً فقط در بحث امامت به امامیه وفادار نیستند، بلکه پاره‏ای از آنان مانند وراق و ابن راوندی در توحید و عدل هم مقابل معتزله‌اند و متکلمی مانند ابن قبه تنها در بحث امامت با معتزله مخالف است. از این ‏رو، باید گفت که این متکلمان به یک گرایش مشخص وابسته نیستند و رویکرد واحدی ندارند. بر این اساس، با نگاهی تحلیلی به مجموعه آنچه درباره معتزلیان شیعه‌شده گفته شد، می‏توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد:

دسته اول، وراق و ابن راوندی که در توحید وعدل نقطه مقابل معتزلیان و متأثر از جریان کلام امامیه در کوفه‌اند و هنوز در بنیادهای اندیشه‏ای خود، غیر از بحث امامت، در نزاع میان معتزله و خط امامیه معتزلی نیستند؛ بلکه بر همان اصول پذیرفته‏شده متکلمان کوفه و به‌ویژه هشام بن حکم قرار دارند. ضمن اینکه نوع رویارویی امامیه با این دو یکسان نیست. بررسی گزارش‏های به ‏جا ‏مانده از موضع‏گیری‏ها و رویارویی بزرگان امامیه با اندیشه‏ها و آثار وراق و ابن راوندی نشان می‏دهد که در باور عمومی آنان نگاه مثبت‏تری به ابوعیسی وراق نسبت به ابن راوندی وجود داشته است.

دسته دوم، ابن قبه که می‏توان او را یکی از شخصیت‏های اثرگذار به شمار آورد، ولی مشکل اینجاست که مدعیان نظریه تأثیر کلام امامیه از معتزله نام وی را در سیاهه معتزلیان اثرگذار قرار نداده‏اند و حتی هیچ‌یک از منابع معتزلی به نام وی اشاره نکرده‏اند؛ در حالی‏ که ابن قبه تنها در بحث امامت از تفکر امامیه متأثر شده است. عمده اندیشه‏های گزارش شده از وی در بحث امامت است و در دیگر موضوعات کلامی اندیشه خاصی از او گزارش نشده است، ولی ظاهراً او به اندیشه‏های معتزلی گرایش دارد و تنها در بحث امامت تفکر امامیه را پذیرفته است.

دسته سوم، ابن مملک که اطلاعات خاصی از او در دست نیست، تقریباً هیچ گزارشی که نشان‏دهنده اثرگذاری او در جامعه امامیه باشد، وجود ندارد و همین، نشانه کم‏اهمیت بودن و بی‏تأثیری اوست. در ضمن از اندیشه‏های ابن مملک نیز چیزی گزارش نشده که نشان گرایش‏های اعتزالی او باشد. از این ‏رو، نمی‏توان او را عاملی اثرگذار شمرد.

بنابراین، باید گفت که نظریه مشهور را نمی‏توان به‌سادگی پذیرفت؛ زیرا اثرگذاری‏ای که مدعیان این نظریه به دنبال آن‌اند در معتزلیان شیعه‌شده یافت نمی‏شود. در واقع عنوان معتزلیان شیعه‌شده عنوانی رهزن در اثرپذیری کلام امامیه از معتزله است؛ زیرا پیش‌فرض آن این است که معتزلیان شیعه‌شده هنوز تأثیرات اعتزالی دارند و حال آنکه حداقل درباره وراق و ابن راوندی این برداشت صحیح نیست و اینان به اندیشه‏های متکلمان کوفه، به‌ویژه هشام بن حکم، وفادارند. این دو در موارد نزاع میان متکلمان کوفه و معتزلیان همچنان طرف متکلمان کوفه را می‏گرفتند.

فرضیه مشهور زمانی درست به نظر می‏رسد که بتوان اندیشه‏هایی برای معتزلیان شیعه‌شده یافت


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
110

تألیف کتاب الکامل فی الامامه که با تحسین نجاشی همراه شده است،۱ نظر خاص وی در بحث ایمان که اشعری گزارش کرده۲ و تغییر عقیده ابن مملک به اندیشه امامت شیعی، همگی از دغدغه‏ها و صاحب نظر بودن ابن جبرویه در موضوع امامت حکایت دارد.

با توجه به روحیه ابن جبرویه در مناظره با اهل اعتزال به نظر می‏رسد که ابن مملک با ابن جبرویه هم مناظره‏هایی داشته و در ضمن آن، موفق به تغییر نظر ابن مملک شده است. گفتنی است منابع دیگر نامی از ابن مملک به میان نبرده‏اند.

بر اساس گزارش‏های باقی‏مانده از ابن مملک به نظر می‏رسد وی متکلم اثرگذاری در تاریخ تفکر امامیه نبوده است. کم بودن گزارش‏ها، از جایگاه کمرنگ وی در تاریخ تفکر امامیه حکایت می‏کند. نکته دیگری که از گزارش‏های موجود درباره ابن مملک می‏توان برداشت کرد این است ‏که اثر‏پذیری عمده وی از اندیشه‏های امامیه بیشتر در حوزه امامت بوده است.

نتیجه‌گیری

بررسی و تحلیل گزارش‏های موجود از معتزلیان شیعه‌شده دو نکته اصلی را به دست می‏دهد:

۱. امکان ارزیابی یکسانی درباره معتزلیان شیعه‌شده وجود ندارد؛ به این معنا که نمی‏توان تصویری یک‌دست از میزان نفوذ و اثرگذاری اینان ارائه کرد. طبیعتاً هم‏وزن نبودن علمی این شخصیت‏ها یکی از علت‏های این موضوع است؛ ولی نکته‏ای که باید در کانون توجه قرار گیرد این است که حجم گزارش‏هایی که درباره این افراد در اختیار است، کاملاً ناهمگن است و این یکی از عوامل مهم در ارزیابی کامل‏تر از این جریان است. درباره وراق و ابن راوندی در مورد ابن مملک گزارش‏های بسیاری وجود دارد؛ در حالی‏که درباره ابن مملک اطلاعات کمی به ‏جا مانده است. درباره ابن قبه نیز با توجه به از بین نرفتن پاره‏ای از آثار وی و جایگاه او در بحث امامت، میان متکلمان بعدی گزارش‏های ارزشمندی وجود دارد.

نگاه دقیق به این گزارش‏ها، بر خلاف نظریه مشهور که همه معتزلیان شیعه‌شده را یک‌دست می‏داند، نشان این است که نمی‏توان ارزش‏گذاری یکسانی در مورد معتزلیان شیعه‌شده ابراز داشت و هریک از آنها را باید با توجه به رویکرد علمی و اندیشه‏هایش ارزیابی کرد. این بررسی نشان می‏دهد

1.. همان.

2.. «او ایمان را به همۀ طاعات و کفر را به همۀ معاصی تعریف کرده و مسئلۀ وعد و وعید را نیز پذیرفته است و به نظر وی تأویل‏گرایانی که با تأویل خویش با حق مخالفت می‏ورزند از کفار محسوب می‏شوند» (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۴و۱۵۶).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39369
صفحه از 657
پرینت  ارسال به