۳۱ . بررسى نقش غلات در جعل حديث، فروغ طلاكوبى، كارشناسى ارشد علوم قرآن وحديث، دانشكده اصول دين قم، استاد راهنما: دكتر مجيد معارف، استاد مشاور: دكتر احمد بهشتى، ۱۳۸۰، ۲۹۳ ص.
در اين پايان نامه، نگارنده، ابتدا به كلّياتى از قبيل تعاريف مربوط به غلو و جعل و وضع پرداخته و سپس با بيان سابقه تاريخى غلات، عقايد كلّى اين گروه را يادآور شده است. همچنين به بررسى علل و انگيزه هاى جعل حديث و اهداف و نيّات اين گروه در اين راستا پرداخته و نمونه هايى از احاديث جعلى درباره مسائل گوناگون را نقل نموده است. در خاتمه نيز موقعيت اين احاديث را در كتب موجود، بررسى كرده است.
اين نوشته، در حدّ توان، سعى دارد گوشه هايى از اين حركت سازمان يافته و آگاهانه را بررسى كند تا روشن شود غلات، به كلّى از مذهب تشيّع به دور بوده اند و تنها به جهت مخدوش ساختن چهره نورانى شيعه، خود را در صف شيعيان جا زده اند. لذا در اين پايان نامه، سعى شده تا با شناخت افكار و عقايد غاليان، به نقش آنها در مسير جعل حديث پرداخته شود. از اين رو، ذيل دو بخش و هفت فصل، اين مهم بررسى شده است.
بخش اوّل، «غلات و عقايد فرقه اى» عنوان گرفته است در فصل اوّل اين بخش، كلّيات و تعاريف موجود در مسئله از ديدگاه لغت و اصطلاح و نظر مفسّران، مورد كند و كاو قرارگرفته و سپس به صورتى گسترده، اين مبحث از منظر روايات بررسى شده و سپس از نظر ديدگاه كلامى رجالى شيعه و سنّى بررسى شده است.
فصل دوم با عنوان «بررسى سابقه تاريخى غلات» به چند گروه از فرقه هايى منتسب به اين عقيده از قرن اوّل هجرى تا غيبت كبرا و پس از آن، اشاره شده است.
فصل سوم، درباره علل و انگيزه هاى غلو است، كه از عوامل مهم آن، تكّبر و خودخواهى، بى بندوبارى اباحيگرى و ناآگاهى توده هاى مردم برشمرده شده است.
فصل چهارم به بررسى عقايد غلات پرداخته و عقايد آنان را در زمينه هاى مختلف فكرى ـ عقيدتى مورد بحث و نظر قرار داده است.
بخش دوم با عنوان «جعل حديث در كارنامه غلات»، داراى سه فصل است كه در فصل اوّل آن، گزارشى درباره جعل حديث در اسلام آمده است.
نگارنده در اين بخش، درباره موضوعاتى مانند: معناى لغوى و اصطلاحى جعل، حديث موضوع، تاريخ جعل در حديث از ديدگاه هاى مختلف، و علل و انگيزه هاى جعل حديث، پرداخته و دو علّت عمده براى جعل حديث را عامل سياسى و عامل فرهنگى مى داند و عواملى از قبيل: دنيامدارى، عوامل تربيتى و تبليغى، تعصّبات ملّى، عناد و زندقه را نيز در مرتبه هاى بعدى اين عوامل برمى شمرد.
فصل دوم، در باب نقش غلات در مسير جعل حديث است. در اين فصل كه داراى بخش هاى مختلف است، كيفيت حديث سازى، اهداف غلات در اين زمينه، موضعگيرى ائمه اطهار: در برابر غلات، ذكر نام غاليان مشهور،
محورهاى جعل حديث از جانب غلات، نمونه هايى از جعليات غلات در محور معاد، و همچنين دو محور غلو در صفات و فضائل، از جمله مباحثى است كه اين فصل را تشكيل مى دهند.
نگارنده در خاتمه، ضمن بررسى موقعيت روايات غلات در كتب موجود، معيارهاى تشخيص احاديث موضوع، روايات جعلى در حوزه كلام و روايات جعلى در حوزه قرآن، با يك نتيجه گيرى كلّى از بحث ها، مطالب خود را خاتمه مى دهد.