۱۳ . انعكاس اعمال انسان در دنيا از نظر قرآن و روايات، قاسم سبحانى فخر، كارشناسى ارشد الهيات و معارف اسلامى، مركز تربيت مدرّس حوزه علميه قم، استاد راهنما: آيه اللّه محمّدهادى معرفت، استاد مشاور: دكتر احمد بهشتى، ۱۳۷۲، ۱۴۲ص.
عملى كه از انسان سر مى زند، از بين رفتنى نيست و آثارى دارد كه به صاحبش برمى گردد. اين آثار، چه خير و چه شرّ، در جهان ديگر به نحو كامل و بدون نقص به فاعلش مى رسد، ليكن برخى آثار، در همين دنيا منعكس مى گردد و صاحبش تلخى يا شيرينى آن را مى چشد.
آثار اخروى اعمال، از موضوع بحث نگارنده خارج است. آنچه مورد بحث است، آثار دنيوى اعمال است، و مقصود از آثار، هم آثار تكوينى است و هم آنچه به عنوان پاداش و كيفر، داده مى شود و عنوان جامع براى آن، انعكاس اعمال انسان در دنياست.
فوايد اين بحث، گاهى فردى است و گاهى اجتماعى. فرد، هرگاه به آثار عمل خود در دنيا پى ببرد، مى فهمد كه بايد سرلوحه برنامه اش را اصلاح خود قرار دهد؛ زيرا سعادت دنيا و آخرت خود را در اين مهم، خواهد ديد. اگر انسان ها متوجّه آثار اعمال خود باشند، از آن جا كه انسان، دنبال جزاى نقد مى گردد و پاداش ها و كيفرهاى دنيوى نقدند، بنا بر اين، تأثيرش در رفتار افراد انسانى فراوان خواهد بود، و همه سعى مى كنند نيروى انسانى خود و ساير امكاناتشان را صرف تأمين امنيت اجتماعى كنند.
مباحث اين پايان نامه، در سه عنوان كلّى مطرح گرديده است. بخش اوّل، درباره پاداش هاى دنيوى اعمال يا انعكاس اعمال صالح در دنياست . بخش دوم، در مورد كيفرهاى دنيوى اعمال يا انعكاس گناهان است . در بخش سوم نيز پاداش ها و كيفرهاى اجتماعى مورد
بررسى قرار گرفته است.
مباحث بخش اوّل، درباره پاداش هاى مادّى در دنيا عبارت اند از: رفع يا تسهيل مشكلات، رزق گوارا، وجاهت اجتماعى، محبوبيت اجتماعى و طول عمر. نگارنده، با توجّه به آنچه از قرآن و روايات به دست مى آيد، اين پاداش ها را مدّ نظر قرار داده و درباره آن، بحث نموده است. وى علّت تقدّم محبّت پاداش هاى مادّى را به لحاظ گستردگى بحث پاداش هاى معنوى عنوان كرده و اين بحث را متأخّر نموده است.
در قسمت دوم اين بخش، مسئله پاداش هاى معنوى مطرح شده كه اين پاداش ها عبارت اند از: تقويت ايمان، حيات پاكيزه، شرح صدر، حكمت و علم. در اين باب، اهمّيت پاداش ها و كيفرهاى معنوى را از اين جهت بيان مى كند كه اساس سعادت و شقاوت ابدى فرد را به وجود مى آورند. در اين قسمت نيز نگارنده با كمك گرفتن از آيات و روايات و نقل قضايا و حكايت هاى مربوط به هر بحث، قول صاحب نظران و اهل فن را مطرح كرده و درباره هر يك، بحث مى كند.
بخش دوم، درباره كيفرهاى دنيوى اعمال يا انعكاس گناهان است كه خود، دو قسمت دارد: كيفرهاى مادّى كه عبارت اند از: ظلم، قطع رَحِم، قسم دروغ، زنا و فحشا، دروغ بستن به خدا و جدال با اوليا خدا، نداشتن محبوبيت اجتماعى، و كوتاه شدن عمر.
نگارنده، ابتدا مجازات را بر سه گونه مى داند: مجازات قراردادى (تنبيه و عبرت)؛ مجازاتى كه با گناه، رابطه تكوينى و طبيعى دارد (مكافات دنيوى)؛ و مجازاتى كه تجسّم خودِ عمل است و چيزى جدا از آن نيست (عذاب اخروى). سپس درباره هر كدام، توضيحاتى را ارائه مى كند كه در برگيرنده آيات و روايات و اقوال و نظريات بزرگان و دانشمندان است.
قسمت دوم اين بخش، كيفرهاى معنوى است. اين كيفرها با عناوينى چون: خودْفراموشى، كورْدلى، قساوت قلب، انحراف قلب، حجاب حق، رفاقت و هم نشينى با شيطان، تكذيب آيات خدا، اِمهال و استدراج به چشم مى خورد.
نگارنده، در توضيح اين قسمت، ضمن اين كه آثار معنوى گناه را از مهم ترين آثار آن مى داند، به جبران ناپذيرى اين گونه آثار، تكيه دارد و با آوردن مثال هايى، مقصود خود را در اين زمينه روشن مى سازد.
بخش سوم پايان نامه، با عنوان «پاداش ها و كيفرهاى اجتماعى»، درباره سنّت هاى خدا در اجتماع در مورد عمل و جزا و نقل قولى از علاّمه طباطبايى در اين زمينه، سخن گفته و كيفرهاى اقوام پيشين و علّت اين كيفرها را با پرسش و پاسخ هايى بازگو نموده است.
مطالب ديگر در اين بخش، در مورد بلاهايى است كه جوامع متمدّن با آنها رو به روست كه با بيان معناى جامعه و مقصود از اجتماع و جامعه اى كه تقوايش موجب نزول بركات و فسادش موجب نزول عذاب و گرفتارى مى شود، آغاز شده و در ادامه، اين بلاها را برمى شمُرَد كه عبارت اند از: تزلزل نظام خانواده، سلب امنيت، فقدان عدالت اجتماعى، و فقدان انس و الفت.
نكته قابل توجّه در اين پايان نامه، استشهاد بسيار نگارنده به آيات و سرگذشت هاى قرآنى است كه در بيشتر مباحث به چشم مى خورد.