211
چکيده پايان نامه هاي حديثي

۹۲ . مشكلات و موانع خلافت على عليه السلام از ديدگاه تاريخ، سيّدكاظم ميرجليلى، كارشناسى ارشد الهيات و معارف اسلامى، مركز تربيت مدرّس دانشگاه قم، استاد راهنما: دكتر صادق آيينه وند، استاد مشاور: دكتر احمد بهشتى، ۱۳۷۸، ۳۲۱ص.

اين تحقيق كه بر يك مقدّمه و چهار فصل بنا شده، تاريخى روشن و گويا از دوران خلافت على عليه السلام و حوادث قبل، ولى مرتبط با اين دوران،
كه با اتّكا به معتبرترين مدارك تاريخ اسلام تهيه شده، آمده است.
نگارنده، نخست به بيان ضرورت تحقيق در موضوع، محدوديت هاى تحقيق، روش تحقيق و معرّفى منابع پرداخته و در مقدّمه پايان نامه، به يك سلسله اصول اوّليه درباره خلافت امام عليه السلام(از قبيل وجود نصّ صريح در غدير خم، برپايى سقيفه، عدم اعتنا به نوشتن نامه توسط پيامبر صلى الله عليه و آله، خلافت انتصابى، شورا و...) پرداخته و سپس به سير طبيعى تاريخ پس از پيامبر اسلام، توجّه نموده است.
محقّق، فصل اوّل را به واقعه قتل عثمان و گشوده شدن باب فتنه اختصاص داده و در اين باب، پنج عامل از عوامل مهم قتل عثمان را ذكر نموده است. وى همچنين كسانى را نيز كه در قتل عثمان دخالت مستقيم يا غير مستقيم داشته اند، معرّفى نموده و نقش حضرت على عليه السلامرا در واكنش نسبت به قتل عثمان بيان نموده است.
در قسمت آخر اين فصل به آثار مخرّب قتل عثمان و مشكلاتى كه براى حكومت على عليه السلام به وجود آورد، توجّه شده كه بزرگ ترين اثر مخرّب آن، بدعت خليفه كُشى است.
فصل دوم، درباره صراحت و صداقت در سياست امام عليه السلاماست. نگارنده پس از بررسى واژه «سياست» و موارد استفاده آن، تعريف مورد قبول مكتب اسلام از سياست، و نگرش مثبت به سياست و سياستمدارى در منابع معتبر اسلام را با سياست در عرف استعمار، تجزيه و تحليل نموده است.
وى اين فصل را به دو بخش تقسيم نموده است. در بخش اوّل، درباره حُسن سياست امام على عليه السلام در برخورد با كجروى ها، و همچنين در نظام حكومتى و نظام قضايى و نيز در نيروى نظامى پرداخته و بخش دوم را به بيان اشكال تراشى هاى بر سياست امام عليه السلاماختصاص داده است.
فصل سوم، درباره عدالت امام على عليه السلام بحث مى كند. نگارنده در اين قسمت، ضمن اشاره به سنّت رسول اكرم در تقسيم بيت المال، روش امام على عليه السلام در تقسيم بيت المال و عدم انعطاف در مورد نزديكان و خويشاوندان و تبعات انعطاف ناپذيرى در اجراى عدالت بر حكومت على عليه السلامرا بررسى كرده است.
در فصل چهارم به بررسى اوضاع گروهى به نام «خوارج» پرداخته و اين گروه را زاييده و برگرفته از جهالت ها دانسته و اين نكته را نيز متذكّر شده كه از اساسى ترين مشكلات حكومتى امام دانسته و آثار و تبعات ظهور خوارج بر حكومت على عليه السلام را بررسى نموده است و ضمن اشاره به واكنش امام در مقابل اين گروه، به سوءاستفاده هاى معاويه و دسيسه هاى او زير بيرق خوارج اشاره نموده و در پايان، بحث را خلاصه كرده و از آن نتيجه گيرى كرده است.


چکيده پايان نامه هاي حديثي
210
  • نام منبع :
    چکيده پايان نامه هاي حديثي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی هوشمند
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2186
صفحه از 246
پرینت  ارسال به