427
حج و عمره در قرآن و حديث

حديـث

۷۵۱.عيّاشى :حريز از امام صادق عليه السلام نقل مى كند: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ابوبكر را همراه (آيات) «برائت» به موسم (حج) فرستاد تا آن را بر مردم بخواند. جبرئيل نازل شد و گفت: از سوى تو، جز على آن را نرساند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله على را فراخواند و به او دستور داد تا بر شتر عضباء سوار شود و به او دستور دادكه خودرا به ابوبكررسانده، برائت را ازاوبگيرد و در مكه بر مردم بخواند. ابوبكر گفت: آيا (پيامبر بر من) خشم گرفته است؟ (يا: آيا از روى خشم است؟)گفت: نه، الاّ اينكه بر اونازل شده: جز مردى از تو آن را نمى رساند!
چون (على) به مكّه آمد( بعد از ظهر روز قربان، روز حجّ اكبر بود) ايستاد، سپس گفت: من فرستاده پيامبر خدا به سوى شمايم، پس آيات برائت را بر آنان خواند: «بيزارى است از سوى خدا و پيامبرش نسبت به مشركانى كه با آنان پيمان بستيد. پس چهار ماه در زمين بگرديد»، بيست روز از ذى حجّه، محرّم، صفر، ربيع الأوّل و ده روز از ربيع الثانى. و گفت: نه زن و مرد عريان حق طواف كعبه را دارند و نه مشرك، مگر كسى كه با پيامبر خدا عهد و پيمانى دارد، پس مدّت آن پيمان، تا اين چهار ماه است.
در خبر محمد بن مسلم آمده است: (ابوبكر) گفت: يا على! آيا از وقتى كه از پيامبر جدا شدم، چيزى درباره من نازل شده است؟ فرمود: نه، ولى خدا نخواسته كه پيام از سوى محمّد را جز مردى از خود او برساند. پس به موسم رسيد و در عرفه، مشعر، روز قربان كنار جمرات و در همه ايّام تشريق، از سوى خدا و پيامبرش، پيام را رساند و ندا مى داد: « برائة من اللّه و رسوله ... » و عريان، حق ندارد كعبه را طواف كند.

۷۵۲.مسند ابن حنبلـ به نقل از زيد بن يثيع درباره ابو بكر ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله او را با [ آيه هاى ]برائت به سوى مردم مكّه فرستاد: اين كه هيچ مشركى پس از اين سال به حج نيايد ؛ برهنه اى به دور كعبه نچرخد ؛ جز انسان مسلمان به بهشت وارد نمى شود ؛ هر كسى با پيامبر خدا پيمانى دارد ، فقط تا پايان مدّتش مهلت دارد ؛ و خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند .
پس از سه روز از حركت ابو بكر ، پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود : «به او برس و ابو بكر را به سوى من بازگردان و خود ، آيه ها را ابلاغ كن» . پس على عليه السلام همان كرد و چون ابو بكر بر پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شد ، گريست و گفت : اى پيامبر خدا ! درباره من چيزى رخ داده است ؟ فرمود : «جز نيكى درباره تو رخ نداده است ؛ ولى فرمان يافتم كه آن را جز من يا مردى از خاندانم ابلاغ نكند» .


حج و عمره در قرآن و حديث
426

الحديث

۷۵۱.العَيّاشِيّ :حَريزٌ عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَعَثَ أبا بَكرٍ مَعَ «بَراءَةٌ» إلَى المَوسِمِ لِيَقرَأَها عَلَى النّاسِ ، فَنَزَلَ جَبرَئيلُ فَقالَ : لا يُبَلِّغُ عَنكَ إلاّ عَلِيٌّ ، فَدَعا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَلِيًّا ، فَأَمَرَهُ أن يَركَبَ ناقَةَ العَضباءِ ، وأمَرَهُ أن يَلحَقَ أبا بَكرٍ فَيَأخُذَ مِنهُ «بَراءَةٌ» ويَقرَأَهُ عَلَى النّاسِ بِمَكَّةَ . فَقالَ أبو بَكرٍ : أسَخطَةٌ ؟ فَقالَ : لا ، إلاّ أنَّهُ اُنزِلَ عَلَيهِ : لا يُبَلِّغُ إلاّ رَجُلٌ مِنكَ .
فَلَمّا قَدِمَ عَلى مَكَّةَ ـ وكانَ يَومُ النَّحرِ بَعدَ الظُّهرِ ، وهُوَ يَومُ الحَجِّ الأَكبَرِ ـ قامَ ، ثُمَّ قالَ : إنّي رَسولُ رَسولِ اللّهِ إلَيكُم . فَقَرَأَها عَلَيهِم : «بَراءَةٌ مِنَ اللّهِ ورَسولِهِ إلَى الَّذينَ عاهَدتُم مِنَ المُشرِكينَ * فَسيحوا فِي الأَرضِ أربَعَةَ أشهُرٍ» عِشرينَ مِن ذِي الحِجَّةِ ومُحَرَّمٍ وصَفَرٍ وشَهرِ رَبيعِ الأَوَّلِ ، وعَشرًا مِن شَهرِ رَبيعِ الآخَرِ . وقالَ : لا يَطوفُ بِالبَيتِ عُريانٌ ولا عُريانَةٌ ، ولا مُشرِكٌ إلاّ مَن كانَ لَهُ عَهدٌ عِندَ رَسولِ اللّهِ ، فَمُدَّتُهُ إلى هذِهِ الأَربَعَةِ الأَشهُرِ .
وفي خَبَرِ مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ : فَقالَ : يا عَلِيُّ ، هَل نَزَلَ فِيَّ شَيءٌ مُنذُ فارَقتُ رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : لا ، ولكِن أبَى اللّهُ أن يُبَلِّغَ عَن مُحَمَّدٍ إلاّ رَجُلٌ مِنهُ . فَوافَى المَوسِمَ فَبَلَّغَ عَنِ اللّهِ وعَن رَسولِهِ بِعَرَفَةَ والمُزدَلِفَةِ ويَومَ النَّحرِ عِندَ الجِمارِ ، وفي أيّامِ التَّشريقِ كُلِّها يُنادي : «بَراءَةٌ مِنَ اللّهِ ورَسولِهِ إلَى الَّذينَ عاهَدتُم مِنَ المُشرِكينَ * فَسيحوا فِي الأَرضِ أربَعَةَ أشهُرٍ» ولا يَطوفَنَّ بِالبَيتِ عُريانٌ . ۱

۷۵۲.مسند ابن حنبل عن زَيد بن يثيع عن أبي بَكر :إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله بَعَثَهُ بِبَراءَةٍ لِأَهلِ مَكَّةَ : لا يَحُجُّ بَعدَ العامِ مُشرِكٌ ، ولا يَطوفُ بِالبَيتِ عُريانٌ ، ولا يَدخُلُ الجَنَّةَ إلاّ نَفسٌ مُسلِمَةٌ ، مَن كانَ بَينَهُ وبَينَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله مُدَّةٌ فَأَجَلُهُ إلى مُدَّتِهِ ، وَاللّهُ بَريءٌ مِنَ المُشرِكينَ ورَسولُهُ . قالَ : فَسارَ بِها ثَلاثا ، ثُمَّ قالَ لِعَلِيٍّ رضى الله عنه : اِلحَقهُ فَرُدَّ عَلَيَّ أبا بَكرٍ وَبلِّغها أنتَ . قالَ : فَفَعَلَ ، قالَ : فَلَمّا قَدِمَ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آلهأبو بَكرٍ بَكى ، قالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، حَدَثَ فِيَّ شَيءٌ ؟ ! قالَ : ما حَدَثَ فيكَ إلاّ خَيرٌ ، ولكِن اُمِرتُ أن لا يُبَلِّغَهُ إلاّ أنَا أو رَجُلٌ مِنّي ۲ .

1.تفسير العيّاشيّ : ۲ / ۷۳ / ۴ و ۵ ونحوه ح ۷ و ۸ ، وراجع البحار : ۲۱ / ۲۷۴ / ۹ .

2.مسند ابن حنبل : ۱ / ۱۸ / ۴ ، تاريخ دمشق : ۴۲ / ۳۴۷ / ۸۹۲۸ .

  • نام منبع :
    حج و عمره در قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: عبدالهادی مسعودی، ترجمه: جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4977
صفحه از 655
پرینت  ارسال به