413
حج و عمره در قرآن و حديث

۴ / ۴

آنچه پس از حج شايسته است

الف ـ وداع با خانه خدا

۷۲۵.ابو اسماعيل :به امام صادق عليه السلام عرض كردم : فدايت شوم ، هم اينك در حال خروج از مكّه ام ، با خانه خدا ، از كجا خدا حافظى كنم؟ فرمود : كنار ديوار كعبه ـ بين حجر الأسود و درِ كعبه ـ رفته ، از آن جا وداع مى كنى، سپس بيرون رفته، از آب زمزم مى نوشى ، آنگاه مى روى . عرض كردم : از آب زمزم بر سرم بريزم؟ فرمود : نزديك چنين كارى مشو! .

۷۲۶.قثم بن كعب :امام صادق عليه السلام به من فرمود : آيا پيوسته به حج مى روى؟
گفتم : آرى . فرمود : آخرين ديدارت با كعبه ، اين باشد كه دست بر درِكعبه نهاده ، مى گويى : «بينوايى بر درگاه توست، پس بهشت را به او عطا كن».

۷۲۷.معاوية بن عمّار از امام صادق عليه السلام روايت مى كند كه فرمود :چون خواستى از مكّه خارج شده ، نزد خانواده ات برگردى ، با كعبه وداع كن و هفت بار طواف به جا آور و اگر بتوانى ، در هر دور ، دست بر حجر الأسود و ركن يمانى بكش و گرنه ، تنها در آغاز و پايان هر طواف ، چنان كن و اگر اين را هم نتوانى ، آزادى . سپس به مستجار رفته، نزد آن همان كارى را كه روز ورودت به مكّه انجام دادى ، انجام مى دهى ، سپس هر دعايى كه خواستى براى خودت مى خوانى .
آنگاه ، حجر الأسود را لمس كن ، شكم خود را به خانه خدا بچسبان يك دست خود را بر حجرالأسود و دست ديگر را به طرف در قرار ده و خدا را حمد و ثنا بگو و بر پيامبر صلى الله عليه و آله و دودمانش درود فرست و بگو :
«خدايا بر محمّد صلى الله عليه و آله ، بنده و فرستاده ات ، امين و محبوبت ، همرازت و برگزيده خلقت ، درود فرست ، همانگونه كه او رسالت تو را رساند و در راه تو جهاد كرد و فرمان تو را آشكار ساخت و در راه تو و به خاطر تو آزار ديد و تو را عبادت كرد ، تا آن جا كه به يقين رسيد . خدايا! مرا رستگار ، كامياب و مستجاب برگردان ، به بهترين چيزى كه هر يك از مهمانان تو با آن بر مى گردد ، از آمرزش ، بركت ، رضوان و تندرستى . خدايا اگر مرا ميراندى ، پس بيامرزم ، و اگر زنده ام داشتى ، سال آينده هم حج روزيم كن . خدايا اين را آخرين زيارت خانه ات براى من قرار مده .
خدايا! من بنده تو و پسر بنده و كنيز تو هستم . مرا بر مركبِ خود نشاندى و در سرزمين خود سير دادى ، تا آن كه به حرم و خانه امن خود رساندى . در گمان نيك من اين بود كه گناهانم را مى آمرزى . اگر گناهانم را بخشوده اى ، پس از من بيشتر خرسند باش و به خودت نزديكم كن و دور مساز و اگر هنوز نيامرزيده اى ، هم اينك ببخشاى ، پيش از آن كه خانه ام از خانه ات دور شود . اينك ، زمان بازگشت من است ، اگر اذن بازگشت دهى ، بى آن كه به تو و خانه ات ، بى رغبت شده باشم ، يا چيزى را به جاى تو و خانه ات ، برگزيده باشم . خدايا! مرا از پيش رو ، پشت سر ، سمت راست و چپم نگهدار ، تا آن كه مرا به خانواده ام برسانى و مرا از هزينه بندگانت و خانواده ام كفايت كن . زيرا تو ، عهده دار آنى ، از بندگانت و از من» .
سپس به زمزم برو و از آن بنوش و بيرون آى و بگو :
«بازمى گرديم، توبه كنان، عبادت كنان . باز مى گرديم ، در حالى كه خدايمان را ستايشگريم وبه سوى پروردگارمان مشتاقيم وبه سوى او بازمى گرديم ان شاءاللّه ».
همانا امام صادق عليه السلام چون با خانه خدا وداع كرد و خواست از مسجدالحرام بيرون آيد ، در آستانه در مسجد مدّت زيادى به سجده افتاد ، سپس برخاسته ، بيرون شد .


حج و عمره در قرآن و حديث
412

۴ / ۴

ما يَنبَغي بَعدَ المَناسِكِ

أ ـ وَداعُ البَيتِ

۷۲۵.أبو إسماعيل :قُلتُ لِأَبي عَبدِاللّهِ عليه السلام : هُوَذا أخرُجُ ـ جُعِلتُ فِداكَ ـ فَمِن أينَ اُوَدِّعُ البَيتَ ؟ قالَ : تَأتِي المُستَجارَ بَينَ الحَجَرِ والبابِ ، فَتُوَدِّعُهُ مِن ثَمَّ ، ثُمَّ تَخرُجُ فَتَشرَبُ مِن زَمزَمَ ، ثُمَّ تَمضي ، فَقُلتُ : أصُبُّ عَلى رَأسي ؟ فَقالَ : لا تَقرَبِ الصَّبَّ ۱ .

۷۲۶.قُثَمُ بنُ كَعب :قالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام : إنَّكَ لَتُدمِنُ الحَجَّ ؟ قُلتُ : أجَل ، قالَ : فَليَكُن آخِرُ عَهدِكَ بِالبَيتِ أن تَضَعَ يَدَكَ عَلَى البابِ وتَقولَ :
«المِسكينُ عَلى بابِكَ ، فَتَصَدَّق عَلَيهِ بِالجَنَّةِ» ۲ .

۷۲۷.مُعاوِيَةُ بنُ عَمّارٍ عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام :إذا أرَدتَ أن تَخرُجَ مِن مَكَّةَ وتَأتِيَ أهلَكَ فَوَدِّعِ البَيتَ وطُف بِالبَيتِ اُسبوعًا ، وإنِ استَطَعتَ أن تَستَلِمَ الحَجَرَ الأَسوَدَ والرُّكنَ اليَمانِيَّ في كُلِّ شَوطٍ فَافعَل ، وإلاّ فَافتَتِح بِهِ واختِم بِهِ ، فَإِن لَم تَستَطِع ذلِكَ فَمُوَسَّعٌ عَلَيكَ .
ثُمَّ تَأتِي المُستَجارَ فَتَصنَعُ عِندَهُ كَما صَنَعتَ يَومَ قَدِمتَ مَكَّةَ ، وتَخَيَّر لِنَفسِكَ مِنَ الدُّعاءِ .
ثُمَّ استَلِمِ الحَجَرَ الأَسوَدَ .
ثُمَّ ألصِق بَطنَكَ بِالبَيتِ ، تَضَعُ يَدَكَ عَلَى الحَجَرِ والاُخرى مِمّا يَلِي البابَ واحمَدِ اللّهَ وأثنِ عَلَيهِ وصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله .
ثُمَّ قُل :
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ونَبِيِّكَ وأمينِكَ وحَبيبِكَ ونَجِيِّكَ وخِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، اللّهُمَّ كَما بَلَّغَ رِسالاتِكَ ، وجاهَدَ في سَبيلِكَ ، وصَدَعَ بِأَمرِكَ وأُوذِيَ في جَنبِكَ ، وعَبَدَكَ حَتّى أتاهُ اليَقينُ . اللّهُمَّ اقلِبني مُفلِحًا ، مُنجِحًا ، مُستَجابًا لي بِأَفضَلِ ما يَرجِعُ بِهِ أحَدٌ مِن وَفدِكَ مِنَ المَغفِرَةِ والبَرَكَةِ والرِّضوانِ والعافِيَةِ ، اللّهُمَّ إن أمَتَّني فَاغفِر لي ، وإن أحيَيتَني فَارزُقنيهِ مِن قابِلٍ ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن بَيتِكَ ، اللّهُمَّ إنِّي عَبدُكَ وابنُ عَبدِكَ وابنُ أمَتِكَ ، حَمَلتَني عَلى دَوابِّكَ وسَيَّرتَني في بِلادِكَ ، حَتّى أقدَمتَني حَرَمَكَ وأمنَكَ ، وقَد كانَ في حُسنِ ظَنّي بِكَ أن تَغفِرَ لي ذُنوبي ، فَإِن كُنتَ قَد غَفَرتَ لي ذُنوبي فَازدَد عَنّي رِضًا وقَرِّبني إلَيكَ زُلفَى ولا تُباعِدني ، وإن كُنتَ لَم تَغفِر لي فَمِنَ الآنَ فَاغفِر لي قَبلَ أن تَنأى عَن بَيتِكَ داري ، فَهذا أوانُ انصِرافي إن كُنتَ أذِنتَ لي غَيرَ راغِبٍ عَنكَ ولا عَن بَيتِكَ ولا مُستَبدِلٍ بِكَ ولا بِهِ . اللّهُمَّ احفَظني مِن بَينِ يَدَيَّ ومِن خَلفي وعَن يَميني وعَن شِمالي حَتّى تُبَلِّغَني أهلي ، فَإِذا بَلَّغتَني أهلي فَاكفِني مَؤونَةَ عِبادِكَ وعِيالي ، فَإِنَّكَ وَلِيُّ ذلِكَ مِن خَلقِكَ ومِنّي» .
ثُمَّ ائتِ زَمزَمَ فَاشرَب مِن مائِها .
ثُمَّ اخرُج وقُل :
«آئِبونَ تائِبونَ عابِدونَ لِرَبِّنا حامِدونَ ، إلى رَبِّنا راغِبونَ ، إلَى اللّهِ راجِعونَ إن شاءَ اللّهُ» .
وإنَّ أبا عَبدِاللّهِ عليه السلام لَمّا وَدَّعَها وأرادَ أن يَخرُجَ مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ خَرَّ ساجِدًا عِندَ بابِ المَسجِدِ طَويلاً ، ثُمَّ قامَ فَخَرَجَ ۳ .

1.الكافي : ۴ / ۵۳۲ / ۴ .

2.الكافي : ۴ / ۵۳۲ / ۵ ، التهذيب : ۵ / ۲۸۲ / ۹۶۲ .

3.الكافي : ۴ / ۵۳۰ / ۱ ، التهذيب : ۵ / ۲۸۰ / ۹۵۷ .

  • نام منبع :
    حج و عمره در قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: عبدالهادی مسعودی، ترجمه: جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4901
صفحه از 655
پرینت  ارسال به