شد ، از «فلسفه علوم حديث» ، ياد شد و در شرح آن ، چنين آمد :
دو . فلسفه علوم حديث . پاسخگويى به پرسش هاى اصلى مربوط به حديث و دانش هاى وابسته ، چون : مبانى حُجّيت حديث ، تعميم يا تخصيص حجّيت در موضوعات گوناگون ، رابطه قرآن و حديث ، پاسخگويى به پرسش هاى مستشرقان و ... نمونه اى از مباحث اين بخش است . ۱
حال ، براى چهارمين بار ، بر اين مسئله تأكيد مى شود و بيان مى دارد كه درباره فلسفه حديث و علوم حديث ، چند مسئله بايد به بحث گذارده شود :
۱ . تعريف فلسفه حديث ؛ ۲ . ضرورت شكل گيرى اين رشته از دانش هاى حديثى ؛ ۳ . مسائل فلسفه حديث .
در اين جا به اختصار ، درباره اين سه مسئله نكاتى گوشزد مى شود .
۱ . تعريف
در تعريف «فلسفه حديث و علوم حديث» بايد گفت :
دانشى است كه حديث و دانش هاى وابسته به آن را به عنوان يك مجموعه ، مطالعه مى كند و پرسش هاى بنيادين درباره آن را مورد پژوهش قرار مى دهد .
به سخن ديگر ، فلسفه حديث ، از سنخ دانش هاى پَسينى و درجه دوم است كه حديث و علوم وابسته اش را مورد مطالعه قرار مى دهد .
۲ . ضرورت ها
درباره ضرورت شكل گيرى اين دانش بايد گفت : امروزه با گسترش دانش هاى مرتبط با حديث از يك سو و طرح پرسش هاى اساسى از سوى خاورشناسان و پژوهشگران مسلمان از سوى ديگر ، و پراكندگى اين گونه مباحث در دانش هايى چون كلام ، اصول فقه ، تفسير ، علوم قرآن و درايه ، ضرورت گردآورى و انسجام بخشى و تعميق آنها ، امرى روشن است .
۳ . مسائل
گرچه استقصاى مسائل اين شاخه از علوم حديث ، به جهت نوپايى آن ، امرى دشوار