ما پيامبران ، مأمور شديم كه مردمان را بر جايگاه خود بنشانيم و با آنان ، به اندازه خودشان سخن بگوييم. اميرمؤمنان نيز فرمود:
وليس كلّ العلم يستطيع صاحب العلم أن يفسّره لكلّ الناس لأنّ منهم القوى والضعيف ولأنّ منه ما يطاق حمله ومنه ما لا يطاق حمله. ۱ صاحبان دانش نمى توانند همه دانش را براى مردم تفسير كنند؛ زيرا برخى مردمان ، توانا و برخى ناتوان اند؛ همان گونه كه بخش هايى از دانش را مى توان دريافت و بخشى ديگر را نمى توان يافت.
بزرگان دين، اين سفارش ها را خود ، در هدايت و تبليغ ، با دقّت تمام ، اجرا مى كردند.
يكى از مضامين عرفانى اى كه در پاره اى منابع حديثى ، منقول است (و گوياى همين نكته پيش گفته) ، روايتى است معروف به «حديث حقيقت» كه كميل بن زياد نخعى ، آن را از اميرمؤمنان عليه السلام روايت كرده است. در اين روايت ، كميل ، ابتدا از حقيقت مى پرسد و حضرت على ، از پاسخ سر بازمى زند و با اصرار كميل ، رشحه هايى از حقيقت را باز مى نمايد.
اين حديث ، مورد شرح و تفسير بسيار قرار گرفته است . در اين جا ، به تصحيح و ارائه يكى از آن شروح مى پردازيم. پيش از نقل رساله ، مطالبى را به عنوان درآمد ، پيرامون كميل، حديث حقيقت، مصادر و شروح آن، صاحب اين رساله و نسخه هايش در چهار بخش خواهيم آورد.
يك . كميل بن زياد نخعى
كميل بن زياد نخعى ، يكى از شيعيان اميرالمؤمنين عليه السلام و همراهان وى و فرزند