۱ . تدوين آن ، در مدتْ زمانى نزديك به چهل سال ، صورت گرفته است ؛ چرا كه از سال ۱۰۷۰ق ، تأليف آن آغاز شد و تا ۱۱۰۴ق ، ادامه داشت.
۲ . پژوهش بحار الأنوار را مى توان نمونه يك كار جمعى معرّفى كرد كه مؤلّف ، در مقدمه و بخش هاى ديگر كتابْ بدان اشاره دارد.
۳ . مصادر و مآخذ بحار الأنوار ، گسترده و متنوّع اند . علّامه، خود از پانصد مصدر ياد كرده و برخى محقّقان ، با جستجو در بحار الأنوار ، ۶۲۹ مصدر براى آن ذكر كرده اند .
۴ . مباحث علمى ، به شكل مستقل ، در آن مطرح شده اند كه از پنجاه بحثْ متجاوز است و در عرصه هاى ادب، كلام و تفسير و شرح حديث ، عرضه شده اند.
چهار . تعليقه نويسى بر روايات
كتاب بحار الأنوار ، فراتر از يك مجموعه حديثى است كه به حق ، دايرة المعارف دانش هاى مكتب تشيّع در حوزه هاى حديث، تفسير، كلام، ادب و... است . علّامه مجلسى ، سير رويكرد خود به تدوين بحار الأنوار و انگيزه تأليفش را چنين به قلم آورده است:
از آن جا كه علم كامل را در قرآنِ عزيز و اخبار اهل بيتِ رسالتْ يافتم ، جز قرآن و اخبار اهل بيت عليهم السلام ، هر علمى را كه آموخته بودم ـ اگر چه در زمان ما رواج داشت ـ ترك كردم و در عوض ، شروع به تفحّص از اخبار ائمه طاهرين ـ سلام اللّه عليهم ـ نمودم . آنچه براى بحث و دقّت نظر در اين كار ، لازم بود ، انجام دادم تا بهره هاى فراوان بردم.
پس از احاطه بر كتب متداول و مشهور، به جستجوى اصول معتبر دورافتاده اى پرداختم كه زمان هاى متمادى ، يا به علّت استيلاى پادشاهان غير شيعى و ائمّه ضلال ، و يا به سبب رواج علوم باطل بين جوانان ، و يا به واسطه بى اعتنايى جماعتى از متأخّران، متروك و مهجور شده بودند . نظر به اين جهات ، مدّتى با نهايت كوشش ، آن اصول معتبر مهجور را از شرق و غرب بلاد ، به دست آوردم. در اين كار، گروهى از يارانْ كمك مى كردند و جهتِ يافتن ، آنها به هر سوى مى شتافتند تا به فضل خدا ، مقدار زيادى