243
حديث پژوهي

بايد توجّه داشت كه مطالعه در يك حوزه جغرافيايى، با ويژگى هاى ياد شده، با مبحث جريان شناسى ، متفاوت است. در مطالعات عربى ، جريان شناسى را «الاتّجاهات» گفته اند و از مطالعات جغرافيايى ، به «المدرسة» تعبير كرده اند؛ امّا در زبان فارسى ـ كه هنوز اين گونه مطالعاتْ رونقى نيافته و ابهام و تداخل اصطلاحات ، در آن مشهود است ـ ، به نظر مى رسد كه اصطلاح «مكتب» براى مقوله جريان شناسى و تعبير «مركز»، يا واژه اى ديگر براى مطالعات حوزه اى و جغرافيايى ، مناسب تر باشد.
البته روشن است كه اين دو بحث از مطالعات تاريخىِ حديثْ محور، قرابت و نزديكى هايى باهم دارند، ولى دو مقوله اند و نبايد آنها را يكى انگاشته، با هم خلط كرد؛ چرا كه اتّجاه و جريان شناسى ، محدوديت جغرافيايى ندارد ؛ به عنوان مثال، «مكتب اهل حديث» يا «مكتب اخبارى گرى» يا «اتّجاه سلفى گرى» و... گرچه از يك نقطه جغرافيايى شكل مى گيرند، ليكن بدان محدود نيستند.
سوم . در بررسى يك مركز حديثى بايد اين موضوعات و محورها مورد مطالعه قرار گيرند:
۱. زمان شكل گيرى و دوران فراز و فرود؛
۲. بسترها و علل تاريخى و فرهنگى شكل گيرى؛
۳. محدّثان و راويان؛
۴. آثار و مكتوبات (اعم از مفقود و موجود)؛
۵. ارتباط با ديگر مراكز حديثى (اعم از مبادلات و منازعات)؛
۶. ويژگى ها و اختصاصات؛
۷. خاندان هاى برجسته؛
۸. حلقه هاى درسى و محلّه هاى ويژه از قبيل رباط، مسجد، دار الحديث و... .
چهارم . از آن رو كه اطّلاعات و مواد تاريخى اين گونه مطالعاتْ پراكنده اند،


حديث پژوهي
242

دوم . يكى از محورهاى هفتگانه اى كه در اين جا از آن سخن مى رود ، مطالعه جغرافيايى رخدادهاى حديثى است. در اين مطالعه، يك حوزه جغرافيايى ، مورد بررسى قرار مى گيرد و به تحوّلات حديثى در آن ظرف مكانى ، نگريسته مى شود. از اين گونه مطالعات ، مى توان به عنوان مطالعه درباره «مراكز حديثى» ياد كرد ، مشروط بر آن كه تعدادى قابل توجّه از راويان ، از آن شهر برخاسته باشند، يا تعدادى قابل توجّه از آثار و مكتوبات حديثى ، در آن شهر نگاشته شده باشد، يا حلقه هاى درسى مهم ، در آن شهر ، برپا بوده است و يا يك تفكّر تأثيرگذار در زمينه هاى حديثى در آن شهر ، شكل گرفته باشد.
با توجّه به آنچه ياد شد، زمانى مى توان يك محل جغرافيايى را به عنوان «مركز حديثى» به شمار آورد كه تعدادى از اين شرايط را دارا باشد:
ـ وجود راويان و محدّثان چشمگير در آن محل و يا برخاسته از آن؛
ـ تدوين آثار حديثى و علوم حديثى چشمگير در آن محل؛
ـ شكل گيرى انديشه تأثيرگذار در آن ناحيه؛
ـ مدارس و حلقه هاى درسى چشمگير .
گفتنى است كه بسيارى از اوقات، اين مقوله ها با هم شكل گرفته و تفكيك ناپذيرند. ناگفته پيداست كه اگر در محلى ، فقط برخى از اين عواملْ حضور داشته باشند، باز هم مى توان آن محل را «مركز حديثى» قلمداد كرد.
مطالعاتى از اين دست ـ كه به برخى از آنها اشاره شد ـ ، همگى در بيست سال اخير شكل گرفته اند .
اصطلاح «المدرسة»، در زبان عربى، براى اين گونه مطالعات به كار رفته است؛ ولى در زبان فارسى ، گاه با عنوان «مراكز حديثى» و گاه با عنوان «مكتب حديثى» از آن ياد شده است.

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2733
صفحه از 400
پرینت  ارسال به