و كان عند جعفر الصادق بن محمّد الباقر رسائل و أحاديث و نُسَخ .
روشن است كه نمى خواهد يك كتاب را معرفى نمايد ؛ بلكه مراد، عنوانى كلّى و عام است .
معيارهايى چند
برپايه مباحث گذشته در تاريخچه و فهرست هاى ارائه شده و نيز لغزش هاى موجود در اين آثار ، مى بايد مكتوبات حديثى را با نشان دادن معيارهايى تعريف كرد و از تداخل ها كاست ، تا به تعريفى جامع و مانع دست يافت .
نكاتى كه به نظر مى رسد در دستيابى به چنان تعريفى نقش دارند، عبارت اند از :
۱ . مراد از مكتوبات حديثى ، آن دسته از نوشته هايى است كه به عنوان كتاب ، رساله و يا نسخه ، تلقّى شده اند . از اين رو ، مكتوباتى كه به عنوان «نامه» محسوب مى شوند و ملّا محسن فيض كاشانى و مرحوم احمدى ميانجى ، به عنوان مكاتيب الأئمّة گرد آورده اند، از اين موضوع خارج اند ، گرچه تعيين مرز دقيق ميان آنها قدرى دشوار است و فعلاً با مسامحه بدانها نظر مى شود.
۲ . مكتوب حديثى برپايه مبانى كلامى شيعه ، بر چيزى اطلاق مى گردد كه از ائمّه عليهم السلام به صورت مكتوب ، صادر شده باشد و تفاوت نمى كند در چه موضوع يا زمينه اى باشد.
۳ . موارد املاى ائمه و كتابت شاگردان آنان نيز جزو مكتوبات حديثى به شمار مى رود . بر اين مطلب، علامه امين ، در عبارت منقول سابق ۱ و نيز استاد جلالى اشاره دارند. ۲
۴ . كتاب على و صحيفة على ، گرچه به املاى پيامبر صلى الله عليه و آله بود و طبق ضابطه دوم ، در شمار