معاصر نيز به دور از تمايلات جريان هاى چهارگانه ، به انجام رسيده است.
اين جريان، ضمن پايبندى به سنّت، به دفاع معقول از حديث پرداخته، با افراط و تفريط نوگرايان و سلفى ها به ستيز برخاسته است. تحقيق و تصحيح عالمانه ميراث گذشته، تلاش براى فهم درست و معقول روايات، حفظ ارتباط قرآن و حديث، پاسخگويى علمى به پرسش ها و شبهاتِ خاورشناسان و نوگرايان، تبيين علمى و مستند تاريخ حديث (بويژه در سه قرن نخست اسلام) و نقّادى مضمون پاره اى از احاديث و روايات، نمونه هايى از فعاليت هاى پژوهشى جريان غالب به شمار مى رود.
به سخن ديگر، مى توان گفت كه غالب مسلمانان و متفكّران آنها، سنّت را منبعى اصيل در كنار قرآن مى دانند و مسلمانان در طول تاريخ ، در حفظ و نگهدارى اش كوشيده اند. ايشان معتقدند كه امروز نيز مسلمانان بايد نخست با معيارهاى علمى و عقلانى ، در احراز و اثبات صدور آن بكوشند؛ چنان كه با تدبّر و تأمّل در محتواى روايات و پرهيز از نص گرايى و التزام جمودگرايانه بدان، در صدد فهم مراد و مقصود گويندگان برآيند. همچنين از تأويل هاى ذوقى و غير مستند بپرهيزند.
اين جريان را مى توان با اشاره به حوزه هاى فعاليتش ـ كه در ادامه مى آوريم ـ بهتر شناخت:
الف. تصحيح و تحقيق متون حديثى و علوم حديثى
تصحيح و تحقيق در حوزه هاى هفت گانه : متون حديثى، شروح احاديث، كتب رجال، مصطلح الحديث، تفسير مأثور، كتب علل و احاديث خاص، بخشى از اين فعاليت هاست.
بر پايه آمار يكى از نويسندگان، نزديك به بيش از دويست عنوان كتاب ، در دوران