قبض و بسط و يا تركيب اين سه جريان ، منشأ پيدايش تمامى جريان هايى بوده كه از آغاز تاكنون، شكل گرفته اند؛ مثلاً مى توان در جريان نص گرايان، اهل حديث، حشويه، ظاهريه، حنابله، خوارج، سلفى ها، وهابى ها و اخبارى ها را جاى داد، گرچه اينها خود با يكديگر اختلافات جدى دارند.
همچنين مى توان متكلّمان و اصوليان را در جريان دومْ جاى داد، گر چه در دو حوزه متفاوت ، فعّاليت علمى دارند.
در جريان سوم نيز مى توان از عرفان و تصوّف ـ با همه اختلافاتى كه با هم دارند ـ نام برد.
يادآورى اين نكته ، لازم است كه قرار دادن اين فرقه و نحله ها در ذيل اين سه جريان، تنها از زاويه تعامل با حديث و دانش هاى مرتبط با آن است، گرچه اينها، از زواياى ديگر، به گونه اى ديگر تنظيم مى شوند.
با توجّه به مطالب پيش گفته، استخراج مبانى و ديدگاه هاى اختصاصى اين جريان ها ضرورى است؛ بويژه آن كه صاحبان اين جريان ها، به درستى، به اين كار نپرداخته اند و نيز تحليل هاى بيرونى درباره اين جريان ها چشمگير نيست. از كتاب الفوائد المدنيّة ، نوشته ملا امين استرآبادى (از پايه گذاران اخبارى گرى) مى توان به عنوان كتابى كه مبانى يكى از اين جريان ها را در خود جاى داده است ، ياد كرد . ۱
جريان هاى حديثى معاصر اهل سنّت
در تاريخ معاصرِ اهل سنّت بر پايه همان محورهاى پيش گفته (اعتبار، صدور و تفسير)، پنج جريان مهم و جدّى درباره حديث ، به چشم مى خورند كه با اذعان به داشتن ريشه هاى تاريخى، بيشتر در فضاى تحوّلات فكرى و فرهنگى دنياى جديد ،