اهل علم ، چنان كارى نكرده بودند و غالب تأليفات علما ، خاصّهْ علماى دين ، به زبان تازى بود و احترام مقام علم را در نزديك شدن به سطح فكر و فهم عوام نمى دانستند ؛ بلكه آن را مغاير عظمت جايگاه دانش مى شمردند. ۱
علّامه مجلسى ، خود ، بر انگيزه عمومى سازى معارف دينى و حديثى ، در آغاز نوشته هايش تأكيد مى ورزد . او در مقدمه حلية المتّقين آورده است:
چون مختصرى از مكارم اخلاق در كتاب عين الحياة بيان شده بود ، جمعى از سالكان مسالك سعادت و ناهجان مناهج متابعت اهل بيت رسالت عليهم السلام ، از اين ذرّه حقير ، التماس نمودند كه رساله اى در بيان محاسن آداب ـ كه از طريقه مستقيمه ائمّه طاهرين عليهم السلام به اسانيد معتبره ، به اين قليل البضاعة رسيده باشد ـ ، بر وجه اختصار ، تحرير نمايد و به جهت عموم نفع نسبت به اهل اين ديار ، مضامين اخبار را در لباس لغت فارسىِ قريب الفهم ، به جلوه درآورد. لهذا با ضيقِ مجال و كثرت اشتغال، رعايت حقوق اخوّت ايمانى را لازم دانسته و از مقتضاى حديث : «الدّالّ على الخير كفاعله» اميدوار گرديده، اجابت ملتمس نموده... . ۲
در مقدمه كتاب حياة القلوب نيز مى نويسد :
عمده احاديث و آثار ايشان ـ كه بعد از تتبّع بسيارْ به دست آمده بود ـ ، در كتاب بحار الأنوار ، جمع نمودم. در اين وَلا ، جمعى از برادران ايمانى و دوستان روحانى ، از اين قليل البضاعة،استدعا نمودند كه آنچه از آن كتاب جامع الأبواب، متعلّق به تواريخ، احوال و معجزات و مكارم اخلاق و محاسن صفات و احوال و غزوات حضرت سيدالبشر صلى الله عليه و آله و دلايل امامت و خلافت و اطوار حميده و آداب پسنديده حضرات ائمّه اثنا عشر و حضرت فاطمه زهرا عليهم السلام بوده باشد ، به لغت فارسى ترجمه نمايم، تا جميع طوايف الأنام ، سيّما جمعى از عوام ـ كه از فهم لغت عربى عاجزند ـ ، از آن بهره مند گردند. ۳