355
خردگرايي در قرآن و حديث

۱۱۳۶.امام على عليه السلام :هنگامى او را برانگيخت كه هيچ نشانه اى برپا نبود و هيچ نورى نمى درخشيد و هيچ راهِ روشنى وجود نداشت .

۱۱۳۷.امام على عليه السلام :خداوند سبحان، محمد صلى الله عليه و آله را به راستى و درستى برانگيخت ؛ هنگامى كه سپرى شدن دنيا نزديك شده بود و آگاهى به امر آخرت رو آورده ، خوشى آن بعد از درخشندگى تاريك شده بود و بستر آن، ناهموار گرديده ، مهارش را به دست كَشنده اى سپرده بود ؛ و اين، در هنگام به سر رسيدن مدّت و نزديك شدن علامات و از بين رفتن اهل آن و شكسته شدن حلقه و گسيخته شدن ريسمان، و ناپديد شدن نشانه ها، و آشكار شدن عيبها، و كوتاه شدن مدّت دراز آن بود .

۱۱۳۸.امام على عليه السلام :خداوند، او را به پيامبرى برگزيد ؛ هنگامى كه مردم، گمراه شده، سرگردان بودند و در راه فتنه و فساد، از روى نادانى قدم مى نهادند ؛ هواها و آرزوها، ايشان را به سقوط كشانيده بود و كبر و نخوت، آنان را به لغزش واداشته ، جهل و نادانى آنها را سبكسر و نفهم نموده بود ؛ در حالتى كه پريشان حال و در كار خويش، مضطرب و نگران و مبتلا به نادانى بودند . پس پيامبر صلى الله عليه و آلهدر خيرخواهى [آنان ]كوشش كرد و بر راه راست حركت نمود و به سوى حكمت و دانش و پندِ نيكو، دعوت نمود .

۱۱۳۹.امام على عليه السلام :اى مردم ! خداوند تبارك و تعالى ، پيامبر صلى الله عليه و آله را به سوى شما فرستاد و به راستى و درستى، كتاب را بر او فرو فرستاده؛ در حالى كه شما از خواندن كتاب و آنچه فرو فرستاده، و از رسول و فرستنده اش بيگانه و ناآگاه بوديد ؛ به هنگام توقّف آمدن رسولان ، خواب طولانى و عميق ملّتها، فراگيرى نادانى و بروز فتنه ها و آشوبها ، شكسته شدن پيمانهاى محكم و نابينايى از حقيقت ، و انحراف بر اثر جور و ستم و زير پرده شدن ديندارى و شعله ور شدن آتش جنگ ؛ همزمان با پژمردگى و زردى گلستان هاى باغهاى جهان و خشكيدن شاخه درختان آن، خزان شدن و ريختن برگها، و نوميدى از ميوه دادن و فرو كشيدن آبها و چشمه سارها ، در حالى كه پرچمهاى هدايت، سرنگون شده بود و به جاى آن، پرچمهاى هلاكت برافراشته بود .
دنيا چهره عبوس به مردم نشان مى داد و روى دَرهم، به آنان پشت كرده بود و روى خوش نشان نمى داد ؛ ميوه اش آشوب بود، و خوراكش مردارِ گنديده، و لباس زيرينش بيم و هراس. و لباسِ رويين او، همه تيغ . شما مردم، قطعه قطعه شده بوديد ؛ ديده هاى مردم جهان، همه نابينا و روزگار همه سياه ؛ از خويشاوندان بريده ، خون يكديگر را مى ريختند و نوزادان دختر را زنده به گور مى كردند؛ زندگى خوش و آسايش و آرامش از ميان آنان رخت بربسته بود ؛ نه از درگاه حق، اميد ثوابى داشتند و نه از قهر او مى ترسيدند؛ زنده آنان، كورى پليد بود و مرده شان در لابه لاى آتش مى غلتيد . پس از اين، پيامبر صلى الله عليه و آلهنسخه اى از كتابهاى پيشين را برايشان آورد و آنچه از حقّ و درستى در دست داشتند، تأييد كرد و حلال و حرام را به خوبى از هم جدا نمود .


خردگرايي در قرآن و حديث
354

۱۱۳۶.عنه عليه السلام :بَعَثَهُ حينَ لا عَلَمٌ قائِمٌ ، ولا مَنارٌ ساطِعٌ ، ولا مَنهَجٌ واضِحٌ ۱ .

۱۱۳۷.عنه عليه السلام :إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّدًا صلى الله عليه و آله بِالحَقِّ حينَ دَنا مِنَ الدُّنيا الاِنقِطاعُ ، وأقبَلَ مِنَ الآخِرَةِ الاِطِّلاعُ ، وأظلَمَت بَهجَتُها بَعدَ إشراقٍ ، وقامَت بِأَهلِها عَلى ساقٍ ، وخَشُنَ مِنها مِهادٌ ، وأزِفَ ۲ مِنها قِيادٌ ، فِي انقِطاعٍ مِن مُدَّتِها ، وَاقتِرابٍ مِن أشراطِها ، وتَصَرُّمٍ ۳ مِن أهلِها ، وَانفِصامٍ مِن حَلقَتِها ، وَانتِشارٍ مِن سَبَبِها ، وعَفاءٍ ۴ مِن أعلامِها ، وتَكَشُّفٍ مِن عَوراتِها ، وقِصَرٍ مِن طولِها .

۱۱۳۸.عنه عليه السلام :بَعَثَهُ وَالنّاسُ ضُلاّلٌ في حَيرَةٍ ، وحاطِبونَ في فِتنَةٍ ، قَدِ استَهوَتهُمُ الأَهواءُ ، وَاستَزَلَّتهُمُ الكِبرِياءُ ، وَاستَخَفَّتهُمُ الجاهِلِيَّةُ الجَهلاءُ ، حَيارى في زَلزالٍ مِنَ الأَمرِ وبَلاءٍ مِنَ الجَهلِ ، فَبالَغَ صلى الله عليه و آله فِي النَّصيحَةِ ، ومَضى عَلَى الطَّريقَةِ ، ودَعا إلَى الحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۵ .

۱۱۳۹.عنه عليه السلام :أيُّهَا النّاسُ ، إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى أرسَلَ إلَيكُمُ الرَّسولَ صلى الله عليه و آله وأنزَلَ إلَيهِ الكِتابَ بِالحَقِّ وأنتُم اُمِّيّونَ عَنِ الكِتابِ ومَن أنزَلَهُ ، وعَنِ الرَّسولِ ومَن أرسَلَهُ ، عَلى حينِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ ، وطولِ هَجعَةٍ ۶ مِنَ الاُمَمِ ، وَانبِساطٍ مِنَ الجَهلِ ، وَاعتِراضٍ مِنَ الفِتنَةِ ، وَانتِقاضٍ مِنَ المُبرَمِ ۷ ، وعَمًى عَنِ الحَقِّ ، وَاعتِسافٍ ۸ مِنَ الجَورِ ، وَامتِحاقٍ مِنَ الدّينِ ، وتَلَظٍّ (ي) مِنَ الحُروبِ ، عَلى حينِ اصفِرارٍ مِن رِياضِ جَنّاتِ الدُّنيا ، ويُبسٍ مِن أغصانِها ، وَانتِثارٍ مِن وَرَقِها ، ويَأسٍ مِن ثَمَرِها ، وَاغوِرارٍ مِن مائِها ، قَد دَرَسَت أعلامُ الهُدى ، فَظَهَرت أعلامُ الرَّدى .
فَالدُّنيا مُتَهَجِّمَةٌ في وُجوهِ أهلِها مُكفَهِرَّةٌ ۹ ، مُدبِرَةٌ غَيرُ مُقبِلَةٍ ، ثَمَرَتُهَا الفِتنَةُ ، وطَعامُهَا الجيفَةُ ، وشِعارُهَا الخَوفُ ، ودِثارُهَا السَّيفُ ، مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ وقَد أعمَت عُيونَ أهلِها ، وأظلَمَت عَلَيها أيّامُها ، قَد قَطَعوا أرحامَهُم ، وسَفَكوا دِماءَهُم ، ودَفَنوا فِي التُّرابِ المَوؤودَةَ بَينَهُم مِن أولادِهِم ، يَجتازُ دونَهُم طيبُ العَيشِ ورَفاهِيَةُ خُفوضِ الدُّنيا . لا يَرجونَ مِنَ اللّهِ ثَوابًا ، ولا يَخافونَ وَاللّهِ مِنهُ عِقابًا . حَيُّهُم أعمى نَجِسٌ ، ومَيِّتُهُم فِي النّارِ مُبلِسٌ ۱۰ ، فَجاءَهُم بِنُسخَةِ ما فِي الصُّحُفِ الاُولى ، وتَصديقِ الَّذي بَينَ يَدَيهِ ، وتَفصيلِ الحَلالِ مِن رَيبِ الحَرامِ ۱۱ .

1.(۱۲۷۲ ـ ) نهج البلاغة : الخطبة ۹۴ و ۱۹۵ و ۱۹۶ .

2.أي دنا وقَرُب (النهاية : ۱ / ۴۵) .

3.الانصرام : الانقطاع (مجمع البحرين : ۲ / ۱۰۲۸) .

4.العفاء : الدروس والهلاك (مجمع البحرين : ۲ / ۱۲۳۹) .

5.(۱۲۷۸ ـ ) نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۸ و ۹۵ .

6.أي على طول مُدّه من بعد الاُمم السالفة، والهجعه قد يراد بها: الغفلة والجهل والموت (مجمع البحرين: ۳/ ۱۸۶۲) .

7.أبرم الأمر : أي أحكمه ، ومنه القضاء المبرم (مجمع البحرين : ۱ / ۱۴۵) .

8.العَسْف : الأخذ على غير الطريق ، والظلم (مجمع البحرين : ۲ / ۱۲۱۵) .

9.مكفهرّ : أي عابس قطوب (النهاية : ۴ / ۱۹۳) .

10.المُبْلِس : الساكت من الحزن أو الخوف (النهاية : ۱ / ۱۵۲) .

11.الكافي : ۱ / ۶۰ / ۷ عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عليه السلام ، تفسير القمّي : ۱ / ۲ ، وراجع نهج البلاغة : الخطبة ۸۹ .

  • نام منبع :
    خردگرايي در قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: رضا برنجکار و عبدالهادی مسعودی، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1378
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4469
صفحه از 516
پرینت  ارسال به