۱۱۳۲.جعفر بن ابى طالب ـ هنگامى كه قومش را براى نجاشى، پادشاه حبشه، وصف كرد ـ: اى پادشاه ! ما مردمانى نادان بوديم كه بُتان را پرستش مى كرديم ، مُردار مى خورديم ، مرتكب زشتى ها مى شديم ، از خويشاوندان مى بريديم و به همسايگان بدى روا مى داشتيم . زورمندان ما ، ضعيفان را مى خوردند . ما اين چنين بوديم تا اينكه خداوند پيامبرى از ميان ما به سوى ما برانگيخت كه نَسَب او ، راستگويى اش ، امانتدارى و پاكدامنى اش را مى شناختيم . ما را به سوى خدا فراخواند تا او را يگانه بدانيم و او را بپرستيم ، و آنچه ما و پدرانمان از سنگها و بُتان مى پرستيديم، كنار بگذاريم . ما را به راستىِ در سخن ، اداى امانت ، ارتباط با خويشاوندان ، به نيكىْ همسايه دارى كردن ، خوددارى از گناه و خونريزى فرمان داد ، و ما را از زشتى ها و سخن باطل ، خوردن مال يتيم و اتّهام زدن به پاكدامنان نهى كرد ، و ما را فرمان داد تا خدا را به يگانگى بپرستيم و برايش شريك مسازيم ، و ما را فرمان داد به نماز ، زكات و روزه . . .
پس ما او را تصديق كرديم و به او ايمان آورديم، و در آنچه آورده بود، پيروى اش كرديم ؛ خدا را به يگانگى پرستش كرديم و چيزى را با او شريك نساختيم ؛ آنچه او بر ما حرام كرد، حرام كرديم و آنچه را حلال كرد، حلال دانستيم . پس قوم ما بر ما ستم كردند ، ما را عذاب دادند و براى بازگرداندنمان از دين خود، شكنجه مان دادند تا از عبادت خدا به بت پرستى برگرديم و آنچه از بدى ها حلال مى دانستيم، [باز ]حلال بدانيم .
۱۱۳۳.امام على عليه السلامـ پس از [حمد و ستايش خداوند] ـ: به راستى كه خداوند سبحان، محمد صلى الله عليه و آله را برانگيخت، در شرايطى كه كسى از عرب، كتاب نمى خواند و مدّعى وحى و پيامبرى نبود .
۱۱۳۴.امام على عليه السلام :او را هنگامى به رسالت مبعوث كرد كه مدّتها بود كسى به رسالت برانگيخته نشده بود و مردم در انجام وظيفه از راه حق منحرف بودند و امّتهاى پيامبران پيشين، در غفلت و نادانىْ سرگردان بودند .
۱۱۳۵.امام على عليه السلام :گواهى مى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست؛ او را هنگامى فرستاد كه نشانه هاى هدايت از ميان رفته بود و روشهاى ديندارى، محو شده بود . او آشكارا به سوى حق خواند و براى بندگان، خيرخواهى نمود .