281
خردگرايي در قرآن و حديث

نمى داند و نمى داند كه نمى داند» و «لا يدري ولا يدري إنّه لا يدري، نمى داند و نمى داند كه نمى داند» . ۱ لذا امام على عليه السلام تكليف مردم را در مورد برخورد با چنين جاهلى، كنار نهادن دانسته : «فذاك جاهل فارفضوه» پس آن نادان است ، كنارش نهيد . و امام صادق عليه السلام وظيفه مردم را اجتناب از چنين كسى مى داند: «فذاك أحمق فاجتنبوه؛ پس آن نادان است و از او كناره گيرى كنيد» .

درد بى درمان !

سؤال اصلى در زمينه رهنمودى كه در احاديث اين باب در مورد برخورد با اصناف جهّال ارائه شده، اين است كه چرا آگاهان جامعه موظّف اند كه غافل و جاهل بسيط را آگاه كنند؛ ولى در مورد جاهل مركّب، نه تنها وظيفه اى ندارند، بلكه وظيفه آنها اجتناب و رفض است ؟
جواب اين است كه جهل مركّب، خطرناك ترين انواع جهل است و در حقيقت، دردى است بى درمان كسى كه نمى داند ، تصوّر مى كند مى داند كه مبتلا به بيمارى خطرناك خودْ دانا بينى است و اين بيمارى، بخصوص در صورتى كه مزمن شده باشد، قابل علاج نيست .
امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايد:
من أعجب بنفسه هلك ، ومن أعجب برأيه هلك ، وإنّ عيسى بن مريم عليه السلام قال : داويت المرضى فشفيتهم بإذن اللّه ، وأبرأت الأكمه والأبرص بإذن اللّه ، وعالجت

1.در اشعار معروفى كه به زبان فارسى در اين باره سروده شده نيز مقصود همين است. متن اشعار، اين است: آن كس كه بداند و بداند كه بداند اسب طَرَبِ خويش به افلاك رساند آن كس كه نداند و بداند كه نداند آن هم خَرَك لنگ به منزل برساند آن كس كه نداند و نداند كه نداند در جهل مركّب ابد الدهر بماند (لغتنامه دهخدا: جهل بسيط و جهل مركب . در واقع مقصود از «نداند كه نداند»، اين است كه گمان مى كند مى داند : «يعتقد أنّه يعلم» .


خردگرايي در قرآن و حديث
280

مى نمايند، اين حالات عبارت اند از:

۱ . علم

حالت اوّل، علم و آگاهى است. كسى كه مى داند و مى داند، كه مى داند به او عالِم گفته مى شود. چنين فردى ، شايستگى دارد كه معلّم ديگران باشد و از نظر اسلام ، وظيفه او تعليم و وظيفه مردم، تعلّم و پرسش از اوست: فسئلوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون . ۱ از اهل ذكر و دانش بپرسيد، اگر نمى دانيد .

۲ . غفلت

حالت دوم، غفلت است. غافل، كسى است كه مى داند و نمى داند كه مى داند. در اينجا وظيفه كسانى كه هشيار هستند، اين است كه او را از خواب غفلت بيدار كنند:
وذكّر فإن الذكرى تنفع المؤمنين . ۲
يادآورى كن؛ زيرا يادآورى مؤمنان را سود مى بخشد.

۳ . جهل بسيط

حالت سوم، جهل بسيط است. جاهل بسيط، كسى است كه چيزى را نمى داند، اعم از اينكه بداند نمى داند و يا نداند كه نمى داند. در هر حال، وظيفه عالم نسبت به او تعليم و تكليف او تعلّم است و مشمول آيه شريف: «فسئلوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون».

۴ . جهل مركّب

حالت چهارم، جهل مركّب است. اين جهل، تركيبى است از دو جهل: ندانستن و تصوّر دانستن. جاهل مركّب ، كسى است كه نمى داند و تصوّر مى كند كه مى داند. ظاهرا همين معنا مقصود روايات ذكر شده است كه: «لا يعلم و لا يعلم إنّه لا يعلم؛

1.() سوره انبياء ، آيه ۷ .

2.() سوره ذاريات ، آيه ۵۵ .

  • نام منبع :
    خردگرايي در قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: رضا برنجکار و عبدالهادی مسعودی، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1378
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4427
صفحه از 516
پرینت  ارسال به