یکسانی ندارند. مثلاً برخی همچون «هدم عقل» پیامد شناختی است و برخی دیگر همچون «حسرت» و «سوء عمل» پیامدهای عاطفی و رفتاری هستند. از سوی دیگر، این پیامدها در یک وِزان نیستند. برخی کمآسیبتر و برخی ویرانگرترند. برای مثال «اِهمال» و سستیکردن در اعمال که بعداً بحث آن خواهد آمد، یکی از پیامدهای طول امل است، در حالی که «قساوت قلب» و «شقاوت» و سیهروزی افراد نیز از پیامدهای آن به شمار میآید.
شاید در نگاه اول نتوان فهمید که چگونه به افراط کشاندهشدن آرزوها منجر به چنین پیامدهای خفیف و شدید روانی میشود. در این باره تبیینهای مختلفی میتوان عرضه کرد. اما به نظر میرسد عرضه تبیین مناسبتر وقتی ممکن است که همه پیامدهای طول امل در منابع اسلامی استخراج شوند، و بعد با نگاهی جامع ارتباط پیامدهای مذکور کشف شود.
با توجه به انواع پیامدهایی که توضیح آنها در پی میآید، آسیبِ شناختی اصلیترین پیامد طول امل محسوب میشود که بُنمایه تمام پیامدهای دیگر است و به سه شاخه «نادیدهگرفتن حقایق» و «فراموشی عملِ معطوف به هدف» و «انکار قطعیات» تقسیم شده است. حال از سویی هر کدام از شاخههای سهگانه مذکور خود، پیامدهای شناختی و رفتاری و عاطفی خاصتری دارند که مترتب بر هر یک از آنها است. از سوی دیگر، هر کدام از پیامدهای سهگانه در پیوستاری از خفیف به شدید قرار میگیرند، بهگونهای که هر یک، زمینه شکلگیری دیگری را فراهم میکند. بنابراین، پیامدهای طول امل را باید در پیوستاری تبیین کرد که درونمایه آن، آسیبهای واردشده بر سازه شناختی