پیشگفتار
تصوّر بیشتر مردم، این است که متون دینی برای تبیین احکام شرعی بیان شدهاند و نتیجه آن در رسالههای عملیّه مراجع تقلید بروز مییابد. هر چند بخشی از متون دینی این رسالت مهم را بر عهده دارند، امّا احکام شرعی همه معارف دین را تشکیل نمیدهند. بخش مهمّی از متون دینی برای حلّ مشکلات مردم و طرّاحی یک زندگی خوب برای آنان بیان شده است. برای بهرهمندی از این بخش دین نیز به کار دقیق مطالعاتی و پردازشهای ژرف علمی نیاز است.
بخش غیر فقهیِ معارف دینی، حوزههای دانشی مختلفی را شامل میشود که یکی از آنها روانشناسی است. از سوی دیگر، معارف غیر فقهی دین، دارای موضوعات مختلفی اند که یکی از آنها موضوع «آرزو» است. در منابع اسلامی، متون متعدّدی در باره آرزو و مباحث مختلف آن وجود دارد. این متون، ادبیّاتی عرفی، امّا مبنایی علمی دارند که در سایه ادبیّات ساده و فهمپذیر برای عموم مردم، پنهان است. کشف ضوابط و قواعد حاکم بر آرزوی انسان و مسائل مختلف آن، مسئولیت روانشناسان مسلمانی است که به منابع دینی مراجعه میکنند. پرسشهای یک روانشناس، این است که: از نظر متون دینی، چه تحلیلی برای آرزو وجود دارد؟ فرایندهای روانی آن چیست؟ آرزو چه تأثیرات روانشناختیای دارد؟ و مانند آن.