الزبیدی، بیتا: ۲۰/۲۰۲) و اساساً از نگاه اهل لغت (مقری فیومی، ۱۴۱۴: ۲/۵۸۲؛ ابنفارس، ۱۴۰۴: ۵/۲۷۶؛ و الازهری، بیتا: ۱۵/۳۸۳) ریشه مصدری «مُنیه» و «أمنیه»، «الْمَنَا» به معنای «القَدَرُ: در نظر گرفتن»۱ است.
البته این امر غیرحقیقی و معدومِ تصورشدنی و میل، لزوماً ذاتی نیست بلکه میتواند حادث شده باشد. از اینرو صاحب فروق فی اللغة مدعی است «تمنّی» حالتی در نفس است که هنگام از بین رفتن موقعیت انجامدادن کارِ سودمند، خواه در گذشته یا در آینده، برای فرد ایجاد میشود (عسکری، ۱۴۱۲: ۱۱۶).
درباره «تمنی» و «ترجّی»، تهانوی میگوید فرقشان در این است که در «ترجّی» امکان متعلَّق رجاء شرط است، برخلاف «تمنّی» که نهتنها امکان متعلَّق تمنّی شرط نیست (تهانوی، ۱۹۹۸: ۱/۴۱۵)، بلکه در صورت علم به ناممکنبودن نیز این حالت میتواند حاصل شود (همان: ۱/۵۰۹). وی، به نقل از سکاکی، مینویسد زمانی که متعلَّق تمنّا ممکن شود و فرد منتظر وقوع آن باشد، حالت فرد به ترجّی تبدیل میشود (همان).
۴. ۲. ۱. جمعبندی دیدگاههای لغتشناسان
در جمعبندی نگاه اهل لغت و با در نظر گرفتن سه نگاه شناختی و عاطفی و رفتاری به این مفهوم، میتوان «تمنّی» را اینگونه تعریف کرد: «تصور متعلَّق علاقهای که یا از ابتدا معدوم بوده یا بعداً معدوم شده، ولی فرد به آن تعلق خاطر پیدا کرده است؛ بهگونهای که ممکن است این میل در کلام او نیز