گفته آنها، از لحاظ فلسفی بعید است کسی ادعا کند که رغبت پیداکردن به چیزی، همان لذتبردن از آن است.
باید پذیرفت که ارتباطهای مفهومی بسیاری بین «لذت» و «رغبت» وجود دارد؛ اما این تفاوت هم بارز است که موضوعات لذت باید همزمان با لذت وجود داشته باشند، در حالی که موضوعات رغبت متأخر از خود رغبتاند. این تمایزِ زمانی بین لذت و رغبت شاید یکی از وجوه تمایز بین دو مفهوم مذکور باشد (همان).
در اصطلاحات روزمره، «رغبت» به معنای خواستن چیزی یا انجامدادن کاری است و عموم پژوهشگران نیز آن را هممعنای «خواست» میدانند. از اینرو موضوعاتی که ما بدانها گرایش و علاقه داریم، چه هماکنون حضور داشته باشند و چه قرار باشد در آینده به وجود بیایند، هر دو از خواستهای ما نشئت میگیرند. بنابراین، شاید بتوان گفت رغبت را نه در عرض لذت، که باید مَقسم آن تلقی کرد، به گونهای که رغبتهایِ کنونی، منشأ شکلگیری «لذتها» هستند و رغبتهای مربوط به آینده، منبع ایجاد حالات دیگری به نام «آرزوها» خواهند بود. البته گاه تصور خیالی موضوعِ خوشایند آینده نیز به دلیل وجود خیالی آن در زمان حاضر باعث لذت میشود. بررسی کاملتر مفهوم «آرزو» در قلمرو روانشناسی، ما را به تبیین دقیقتری در این زمینه میرساند.
۲. آرزو در روانشناسی
رغبتهای آیندهمحور اهمیت خاصی در روانشناسی دارند. اهمیت این موضوع تا جایی است که برخی روانشناسان معتقدند بخشی از شخصیت