کمالاتی است که خداوند برای انسانها ترسیم کرده و طبیعی است که لازمه رسیدن به این هدف، رویآوردن به اعمالِ معطوف به این هدف خواهد بود.
اما در حرکت فرد به سوی کمال، گاه موانعی در مسیر او ایجاد میشود که ممکن است چند صباحی او را از حرکت باز دارد یا حتی از مسیر اصلی دور کند. یکی از موانع مذکور مبتلاشدن فرد به آرزوهایِ جهلمدار دور و دراز است. طول امل میتواند افراد را به «فراموشی عملِ معطوف به هدف» سوق دهد و از قِبل آن، پیامدهای دیگری را برای آنها رقم بزند. در روایت حضرت علی علیه السلام آمده است: «مَا أَطَالَ الْعَبْدُ الْأَمَلَ إِلَّا أَنْسَاهُ الْعَمَل»؛ «بنده، آرزو را طولانی نمیکند مگر اینکه آن آرزو، عمل را از یاد او میبرد» (ابنشعبه حرانی، ۱۴۰۴: ۲۰۰) و در کلام امام سجاد علیه السلام در دعای ختم قرآن آمده است: «اللَّهُم... تَقْفُو بِنَا آثَارَ الَّذِینَ اسْتَضَاءُوا بِنُورِهِ وَ لَمْ یلْهِهِمُ الْأَمَلُ عَنِ الْعَمَلِ»؛ «خداوندا، ما را از نتایج کسانی که با نور قرآن روشنی طلبیدند و آرزو آنها را از عمل باز نداشت بهرهمند ساز» (طوسی، ۱۴۱۱: ۲/۵۲۰).
شاید یکی از نشانههای اولیه سِیر فراموشی عمل «سستی و اهمالکاری» فرد در کارها باشد. با توجه به پیامد اصلی آرزوهای به افراط کشاندهشده، یعنی آسیب شناختی واردشده بر عقل، افراد بر اساس این آرزوها در دنیای خیالیِ به دور از واقعیات قرار میگیرند که تصور آنها این خواهد بود که «بدون انجامدادن مقدمات میتوان به نتایج رسید!». از اینرو سستی و اهمالکاری در انجامدادن رفتارهای هدفگرا در آنها پدیدار میشود و این خود، زمینه فراموشی تدریجی عمل را فراهم خواهد کرد. در روایات اسلامی، آرزو یکی از جلوههای سستی به شمار آمده است. از امام علی علیه السلام