میفریبند» (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۳۱۳، ح۷۲۴۲) و «الْأَمَلُ یخْدَعُ»؛ «آرزو فریب میدهد» (همان: ۳۱۳، ح۷۲۴۳) هستیم. در هشدارهای دیگر، آن حضرت افراد را از طول امل بر حذر میدارند و علت آن را در خاصیت فریبدهندگی طول امل میدانند: «إِیاک وَ طُولَ الْأَمَلِ فَکمْ مِنْ مَغْرُورٍ افْتَتَنَ بِطُولِ أَمَلِهِ» (همان: ۳۱۳، ح۷۲۵۳).
در مباحث پیشین اشاره شد که از نگاه روانشناسان، افراد در پیِ خوشبینیهای بیمبنا به آینده، گاه به پدیدهای به نام «پندار آرزومندانه» مبتلا میشوند. در این حالت باور و تصمیمگیری آنها بر پایه مطالبی شکل میگیرد که شاید خوشایند به نظر آیند، ولی به دور از شواهد و منطق و واقعیتاند و در صورت شدتیافتن این پندارها ممکن است حتی فرد دچار شخصیتی به نام «شخصیت مستعد خیالپردازی»۱ شود که آسیبهای جدی به پیکره روانی او وارد کند.
ب. حسرتزایی
دیگر پیامد عاطفیِ نادیدهگرفتن حقایق گرفتارشدن فرد در حسرتها و تأسفها است. اساساً منشأ شکلگیری حسرت، دستنیافتن به چیزی است که فرد از گذشتهای دور اشتیاق دستیابی به آن را داشته و حال در موعد مقرر همه محاسبات او به هم میریزد و بنیانهای بناشده بر پایههای سست آمال و آرزوها از هم فرو میپاشد و بسته به شدت دلبستگی فرد به آرزوها، او