263
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

جهة العقول».۱ شیخ طوسی نیز فلسفه توقیفی بودن اسماء را کنار نهادن اسم‏های جاهلی و پرهیز از الهه دانستن بت‏هایی مانند لات و عزی می‏داند.۲

توقیفیت اگرچه یکی از نتایج این الگوست اما تفاوت‏هایی دارد با معنایی که سلفیه از آن برداشت می‏کنند. سلفیه با گسترش دایره حجیت به سلف، گفته ایشان را نیز هم‏طراز خدا و رسول در بیان صفات قرار داده‏اند. ابن تیمیه قول فراگیر - به باور خودش - در این بحث را این‏گونه بیان می‏کند: «ثم القول الشامل فی جمیع هذا الباب أن یوصف اللّٰه بما وصف به نفسه أو وصفه به رسوله و بما وصفه به السابقون الاولون لایتجاوز القرآن و الحدیث».۳ در عین حال خود او نیز میان مقام دعا و اِخبار تفصیل قائل می‏شود و توقیفیت را تنها در مقام دعا می‏داند؛ گرچه وی گفته سلف را به عدم تجاوز از قرآن و حدیث معرفی می‏کند، اما در عین حال وصف ایشان را در عرض توصیف خدا و رسول صلی الله علیه و اله قرار می‏دهد.۴ این نکته به عنوان اختلاف اساسی میان قائلان به توقیف و عدم در جریان است، در حالی که فاضل مقداد،۵ آلوسی۶ و فخر رازی۷ تأکید دارند که هر معنای صحیحی را نیز نمی‏توان به عنوان اسم خداوند مطرح کرد، به نظر می‏رسد قید «لایتجاوز القرآن و الحدیث» ناظر به همین

1.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۵۳.

2.. طوسی، التبيان فی تفسير القرآن، ج۵، ص۴۰.

3.. ابن تیمیة، مجموع فتاوی، ج۵، ص۳۶.

4.. همان، ج۹، ص۳۰۱.

5.. فاضل مقداد، الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص۶۱.

6.. آلوسی، روح المعانی، ج۵، ص۱۱۳.

7.. رازی، لوامع البینات، ص۳۶. او به خلاف صفات اسماء را توقیفی می‏داند. در ترجمه نیز به عدم توقیفیت قائل می‏شود. او اصول عقاید را به سه گروه تقسیم می‏کند: عقایدی که اثبات آن با عقل ممکن نیست، عقایدی که عقل و نقل در اثبات آن مشترکند، عقایدی که با ادله نقلی به خاطر دوری شدن، اثبات شدنی نیست (مثل وجود خدا). رازی، معالم اصول الدین، ص۲۳.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
262

پس از این مرحله، مرحله دیگری که پیوند با الگوی ارائه شده پیدا می‏کند، توجه به تفاوت میان معرفت با اسماء و صفات در شاهد و غایب است. بیان این مرحله در روایت معروف تحف العقول از امام صادق علیه السلام و به طور دقیق در مقابل الگوی شاهد و غایب - که توضیح آن گذشت - مطرح شده است:«إن معرفة عين‏ الشاهد قبل صفته و معرفة صفة الغائب قبل عينه‏».۱ این نکته مخفی نیست که این روایت تنها در صدد بیان الگوی معرفت است و نمی‏توان از آن این برداشت را داشت که معرفت جزئی و تفصیلی درک شده در شاهد، قابل انطباق کامل بر میزان معرفت در غایب است.

سیاق چینش مباحث در این الگو، باور به توقیفی بودن اسماء را در ذهن تقویت می‏کند. توقیفی بودن اسماء مورد التزام گروه‏های متعددی از شیعیان و زیدیه، اهل حدیث، معتزله بغداد و جمهور مرجئه است.۲ در تعریف توقیف، گاه عدد اسماء مورد استناد قرار گرفته و گاهی نیز محصور دانستن اسماء در تعالیم قرآن و سنت و پرهیز از دخالت عقل در استنباط اسماء و استناد آن به خداوند، معنای توقیف دانسته شده است. برای روشن ابعاد این الگو توجه به دو سرفصل تعیین کننده در این بحث حائز اهمیت است، یکی شناخت معنای توقیف و دیگری ادله هر یک از قائلین.

شیخ مفید، اثبات صفت اراده خدا را از حیطه عقول بشری خارج می‏داند و تصریح می‏کند این صفت سمعی بوده و پیروی و تسلیم در برابر خداوند مقتضی پذیرش تعلیم قرآنی در این موضوع است. «إن اللّٰه تعالی مرید من جهة السمع و الاتباع و التسلیم علی حسب ما جاء فی القرآن و لا أوجب ذلک من

1.. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۲۷.

2.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۵۳.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1557
صفحه از 312
پرینت  ارسال به