47
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

در برخی تعابیر، کارکرد اسم معرفی تام مسمی (و یا به تعبیر دقیق‏تر حکایت از مسمی) به‏کاررفته و بر پایه همین تلقی اسماء در دسترس بشر «اسم الاسم» و نه اسم حقیقی خوانده شده‏اند. این دیدگاه با تمسک به فرازی از دعای کمیل، «و بأسمائک التی ملأت ارکان کلّ شیء»، به جنبه تکوینی اسماء اشاره می‏کند و هر موجودی از عالم را به نحوی خبر دهنده و حاکی از خداوند و بالتبع اسم می‏داند. با این توصیف همه موجودات عالم به حسب شئون، مراتب و مظاهر خویش، جایگاهی از اسمای الهی را به خود اختصاص می‏دهند. ۱

حمصی «القول الدال بالوضع» را معنای اسم دانسته است.۲ برخی فراتر از این، معنای متبادر از اسم را لفظ خاص دانسته و به معتزله و شیعه نیز اجماع در قول به آن را نسبت داده‏اند.۳ درودآبادی در تعریف صفت رابطه ذات و صفات را مبنا قرار داده و می‏نویسد: «ما کان الذات بما هی، کافیة عنه» صفت چیزی است که ذات به خودی خود از آن کفایت می‏کند؛ در تفسیر غیریت نیز به عبارت معروف امام علی علیه السلام«خارج عن الاشیاء لا بالمفارقة و داخل فی الاشیاء لابالممازجة» تمسک کرده است.۴

مجموعه این داده‏ها نشان می‏دهد علاوه بر مطالعه اقوال گوناگون و ریشه‏یابی مبانی حاکم بر آن، توجه به مؤلفه‏های توصیفی قرآن و روایات برای رسیدن به معنای جامعی برای اسم نیز ضرورتی اجتناب ناپذیر است.۵

1.. درود آبادی، شرح الاسماء الحسنی، ص۲۴.

2.. حمصی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۲۱۸.

3.. دینانی، اسماء و صفات حق، ص۴۸.

4.. درودآبادی، شرح الأسماء الحسنی، ص۲۶ - ۲۷.

5.. این بحث در فصل دوم به تفصیل خواهد آمد.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
46

این تفسیر، آن است که اطلاق این اسماء و صفات به همراه معانی و مفاهیم واژگانی‏شان بر خداوند، چیزی جز توصیف خداوند به این مفاهیم حادث نیست.۱ عبارت جوینی به گونه‏ای است که دایره اطلاق اسم را بر افعال، صفات قدیمه و حتی صفات نفسیه نیز گسترش می‏دهد؛ او این اطلاق را دلیلی بر صحت تعدد اسمای الهی می‏شمرد.۲

اختلاف معروف بصری - کوفی که اسم از ریشه «سمو» یا «سمة» گرفته شده در این بحث آثار متعددی به همراه دارد؛ یکی از این آثار نسبت میان لفظ و معنا و تقدم و تأخر میان اسم و معنا یا اسم و صفت است؛ همین ملاحظه نیز در تعریف متکلمان از اسم مشاهده می‏شود به طوری که اسم را معرّف ماهیت «من حیث هی هی» و صفت را معرّف ماهیت «من حیث هی موصوفة بصفة» خوانده‏اند؛۳ همین نکته نشان می‏دهد با اضافه شدن اسم به خداوند (اسم اللّٰه)، لازم است مفهوم جدیدی از «نشان داری» (که در معنای اسم قرار دارد) تبیین شود.

پیگیری اقوال دانشمندان نشان می‏دهد تعریف اسم با مباحث متعددی در این حوزه ارتباط پیدا می‏کند. فخر رازی با عنایت به ارتباط زنجیروار تعریف اسم با مباحث دیگر همچون: رابطه میان اسم، مسمی و تسمیه، ضمن طرح احتمالاتی در معنای اسم و پیامدهای آن می‏نویسد: «اگر اسم عبارت از لفظی باشد که با وضع، بر چیزی دلالت می‏کند و مسمی خود آن چیز باشد، پس بی گمان اسم غیر مسمی است؛ اما اگر اسم و مسمی، هر دو ذات شیء باشند، هیچ نزاعی در عینیت اسم و مسمی باقی نخواهد ماند».۴

1.. نک: ملکی میانجی، توحید الامامیة، ص۲۳۴.

2.. جوینی، الإرشاد الی قواطع الادلة، ص۶۱. او این وجه را ردی بر اندیشه معتزله قرار می‏دهد.

3.. رازی، لوامع البینات، ص۲۷.

4.. همان، ص۱۸.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1516
صفحه از 312
پرینت  ارسال به