119
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

میان اسم و مسمی در صحیحه هشام بن حکم معنا می‏یابد که اگر اسماء و صفات در مورد خداوند باعث تغییر و تبدیل نیست، پس چه نسبتی میان اسم و مسمی برقرار است؟

ب - صحیحه هشام بن حکم

صحیحه هشام بن حکم حاوی گروهی از مفاهیم مهم و اصلی در فهم اسماء است، مباحث مهمی همچون غیریت اسم و مسمی با مثال لطیف لفظ نان و ماده خوردنی و نیز مفاسد فهم غلط از مفهوم و جایگاه اسماء در این روایت مطرح شده است؛ در این حدیث علاوه بر تأکید بر غیریت بر این نکته تصریح می‏شود که اسماء تنها ابزار و علائم هستند و عبادت حقیقی بایستی برای ذات خداوند واقع شود.

«علي بن إبراهيم عن أبيه عن النضر بن سويد عن هشام بن الحكم‏ أنه سأل أبا عبد اللّٰه علیه السلام عن أسماء اللّٰه و اشتقاقها اللّٰه مما هو مشتق؟ قال: فقال لي: يا هشام اللّٰه مشتق من إله و الإله يقتضي مألوها و الاسم غير المسمى فمن عبد الاسم دون المعنى فقد كفر و لم يعبد شيئا و من عبد الاسم و المعنى فقد كفر و عبد اثنين و من عبد المعنى دون الاسم فذاك التوحيد. أفهمت يا هشام؟ قال: فقلت: زدني. قال: إن لله تسعة و تسعين اسما فلو كان الاسم هو المسمى لكان كل اسم منها إلها و لكن اللّٰه معنى‏ يدل‏ عليه‏ بهذه الأسماء و كلها غيره. يا هشام الخبز اسم للمأكول و الماء اسم للمشروب و الثوب اسم للملبوس و النار اسم للمحرق أفهمت يا هشام فهما تدفع به و تناضل به‏ أعداءنا و المتخذين‏ مع اللّٰه جل و عز غيره. قلت: نعم. قال: فقال: نفعك اللّٰه به و ثبتك يا هشام! قال: هشام فو اللّٰه ما قهرني أحد في التوحيد حتى قمت مقامي هذا».۱

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۸۷.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
118

گفتم: اول را شناختیم ولی تفسیر آخر را برای ما تبیین نما! پس گفت: هیچ چیزی نیست مگر آنکه پوسیده می‏شود و تغییر می‏یابد یا تغییر و نابودی در آن وارد می‏شود یا از رنگی به رنگی و یا شکلی به شکلی یا صفتی به صفتی و از زیادی به کمی و یا کمی به زیادی منتقل می‏شود، مگر پروردگار جهانیان؛ پس او از ازل تا ابد (همواره) به یک حالت است. او اولی است که قبل از هر چیز است و پس از هر آخرین است. صفات و اسماء آن‏گونه که بر غیرش تغییر و اختلاف می‏یابد، متفاوت نمی‏شود، مثلاً انسان گاهی خاک است و سپس گوشت و خون و یک بار (نیز) پوسیده و بر باد رفته و خرما گاهی کال و خام است و گاهی میوه سبز یا رسیده و یا خشک. پس اسماء و صفات آن تغییر می‏یابد ولی خداوند به خلاف آن است (و اسماء و صفات نشانه تغییرات در او نیست).

در صحیحه ابن ابی یعفور هر پنج راوی وثاقت بلامعارض دارند؛ عبداللّٰه بن ابی یعفور نیز یکی از خواص امام صادق علیه السلام است که شخصیت کلامی او به‏گونه‏ای است که فرقه‏نگاران، فرقه‏ای را به نام وی ثبت کرده‏اند، حضور گسترده او در مباحث اعتقادی کتاب کافی و کتاب بصائر۱ و مَسند قرائت او در مسجد کوفه نشان از جایگاه ممتاز وی دارد. این روایت در کتاب کافی و در باب «معانی الاسماء و اشتقاقها» آمده است، عنوان کتاب و عنوان باب۲ هر دو نشان دهنده حضور تخصصی راوی و روایت در اصلی‏ترین منبع کلامی شیعه است.

این گزارش به سؤالی مهم پاسخ می‏دهد، آیا حدوث اسماء و تعدد آن باعث تغییر و تحولی در ذات خداوند نیست؟ پاسخ به این سؤال در کنار تبیین رابطه

1.. از ابتدای کتاب کافی تا پایان کتاب الایمان و الکفر چهل روایت، و در کتاب بصائر ده روایت از او نقل شده است.

2.. صدوق نیز این روایت را در بابی با عنوان «باب معنی الاول و الآخر» آورده است. صدوق، التوحید، ص۳۱۴.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1434
صفحه از 312
پرینت  ارسال به